جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای مواد هوشمند

حمید بصائری، محمدرضا ذاکرزاده، عقیل یوسفی کما، سیدسعید محتسبی،
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف از انجام این تحقیق، طراحی و مدل‌سازی یک بال شکل‌پذیر است که بتواند عملکرد پروازی وسایل نقلیه هوایی را بهبود بخشد. چالش‌های بسیاری در خصوص توسعه‌ی این قبیل بال‌ها وجود دارد. یکی از این چالش‌ها، انتخاب و یا طراحی مکانیزم تحریک برای تغییر شکل بال است. ازآنجایی‌که این بال‌ها باید به‌اندازه‌ی کافی سبک باشند تا بتوانند در شرایط پروازی عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارند، لذا لازم است از مکانیزم‌های تحریک مناسبی در طراحی آن‌ها استفاده شود. از طرفی، مواد هوشمند و علی‌الخصوص آلیاژهای حافظه‌دار، به‌عنوان دسته‌ای از مواد هوشمند، برای این کاربرد بسیار مناسب می‌باشند. لذا در این پژوهش از این مواد برای مکانیزم تحریک بهره گرفته شده است. برای نیل به این هدف، یک مکانیزم جدید به‌منظور به‌کارگیری در بال شکل‌پذیر توسعه داده شده است. مکانیزم ارائه‌شده به‌منظور استفاده در بال طراحی و ساخته می‌شود. این مکانیزم قابلیت ایجاد دو حرکت گال و سوئیپ را به بال می‌دهد. هم‌چنین ملاحظات لازم در خصوص طراحی بال با استفاده از مکانیزم پیشنهادی ارائه گردیده است. تحلیل‌های سیالاتی نشان می‌دهند عملکرد بال تغییر شکل یافته نسبت به بال تغییر شکل نیافته در رژیم‌های پروازی خاصی بهبود می‌یابد.
رضا رضویلر، علیرضا فتحی، مرتضی دردل، جمال ارغوانی هادی،
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

در این تحقیق روشی نوین برای تحلیل رفتار دینامیکی تیر یکسر گیردار از جنس آلیاژحافظ شکل ارائه شده است. فرض بر این است که تیر کاملا از آلیاژ حافظ شکل ساخته شده است. در ابتدا معادلات دیفرانسیل حاکم بر حرکت و شرایط مرزی مسئله بر اساس تئوری تیر اویلر برنولی و با بکارگیری اصل همیلتون توسعه یافته استخراج شده است. در معادلات استخراج شده پارامتر کرنش تغییر فاز درنقاط مختلف تیر بصورت یک متغیر داخلی تعریف شده که با زمان و مکان تغییر می‌کند. با استفاده از توابع شکل مود که کلیه شرایط مرزی را ارضا می‌کند و با بکار‌گیری روش گالرکین، معادلات حرکت سیستم به تعدادی معادله دیفرانسیل معمولی تبدیل شده و معادلات حاصله با استفاده از روش عددی نیومارک حل شده است.برای معین نمودن شرایط فاز آلیاژ حافظ شکل در نقاط مختلف تیر از مدل ماده سوزا جهت تعیین فاز ماده استفاده شده است. متغیر داخلی کرنش تغییر فاز که در معادلات حاکم با مختصه های زمانی کوپل می‌باشد با استفاده از این مدل ماده و بر اساس الگوریتم نگاشت برگشتی در هر زمان و برای هر نقطه از تیر تعیین می گردد. اثر متغیر کنترلی دما و متغیر کنترلی کرنش اولیه که بصورت جابجایی اولیه بر سیستم اعمال می‌شود را بر میزان میرایی سیستم، به تفصیل بررسی شده است. از نتایج بدست آمده مشاهده می‌گردد که با افزایش دما میزان استهلاک به علت تشکیل حلقه های هیستریزیس بزرگتر افزایش می‌یابد و با افزایش جابجایی اولیه سرعت میرایی در ارتعاش آزاد افزایش می‌یابد.
محمود مرادی، مجتبی کرمی‌مقدم، فاطمه عسگری،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

ساخت افزایشی در جهان امروزی با رشد قابل توجهی روبه پیشرفت است که موجب شده کاربردهای ویژه‌ای در علوم مهندسی، پزشکی و هنر داشته باشد. هنگامی که در دانشگاه MIT مفهوم زمان را به‌فرآیند چاپ ۳بُعدی ادغام نمودند، زمان به‌عنوان بُعد چهارم در نظر گرفته شد. با ترکیب بُعد چهارم، یعنی زمان، مواد هوشمندی که از ساخت افزایشی ساخته می‌شوند، توانایی واکنش به ‌محرک‌های خارجی (گرما، صدا، ضربه و غیره) در مدت زمان معین را دارند. در فرآیند چاپ ۴بُعدی، پیکربندی ماده در ساخت افزایشی به‌مبدلی تبدیل خواهد شد که در معرض محرک‌های خارجی همچون حرارت، آب، مواد شیمیایی، جریان الکتریکی و مغناطیسی قرار داده می‌شود. انتظار می‌رود در سال‌های آتی استفاده از این تکنولوژی به‌صورت وسیعی مورد استفاده قرار گیرد و این امر مستلزم به‌کارگیری رشته‌های مختلف ساخت از جمله مهندسی مکانیک در ساخت و تولید اشیا است، زیرا چشم‌انداز کلی در فرآیند چاپ ۴بُعدی این است که مواد هوشمندی ساخته شوند که با استفاده از چالش‌های محاسباتی و دانش تجربی به‌حد مطلوب میل نمایند. در این مقاله پس از بررسی چاپ ۳بُعدی و نیز معرفی مواد هوشمند به‌موضوع چاپ ۴بُعدی با استفاده از این مواد پرداخته شده است. مکانیزم، چالش‌ها، کاربردها و آینده پیش رو چاپ ۴بُعدی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

درسا عرب، حمید سلیمانی مهر، امین نصراله،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده

کامپوزیت‌های پلیمر یونی - فلزی از جمله مواد هوشمندی هستند که در صورت اعمال ولتاژ پایین دچار تغییر شکل می‌شوند و به همین علت دارای چشم‌انداز کاربردی گسترده‌ای هستند. از طرفی دیگر باتوجه‌به این نکته که افزایش مساحت سطح این نوع کامپوزیت، رابطه مستقیم با برقراری پیوند یونی میان الکترود و پلیمر دارد، در نتیجه مورفولوژی سطح پلیمر، از اهمیت بالایی برخوردار است، به همین علت به برسی تأثیر میکرو سندبلاست بر پاسخ دینامیکی تیر کامپوزیتی می‌پردازیم. در تحقیق انجام شده، یک غشا از جنس  کامپوزیت پلیمر یونی - فلزی با هستهٔ پلیمری از جنس نافیون و الکترود از جنس پلاتین که یک فلز نجیب است، ساخته شده است و پس از پرداخت سطح مناسب، تحت ولتاژ گذرا ۱ ولت قرار گرفته و مقادیر جا‌به‌جایی به‌صورت تجربی محاسبه می‌گردد. هدف این مقاله ارائه معادله‌ای مناسـب به‌منظور پیش‌بینی تأثیر پرداخت سطح هستهٔ پلیمری این کامپوزیت با میکرو سندبلاست بر رفتار این عملگر با استفاده از داده‌های به‌دست‌آمده از فرایندهای حاکم و پاسخ دینامیکی تیری از این جنس با تکیه‌گاه ساده تحت ولتاژ گذرا است.
 

صفحه ۱ از ۱