جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای پراش پرتو ایکس
امیر عبداله زاده، حسن علم خواه، فرزاد محبوبی، علیرضا صبور روح اقدم، کوانگ هوکیم،
دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف از این مقاله، ارزیابی کیفی خواص مکانیکی پوشش نانوساختار سخت نیترید آلومینیوم-تیتانیوم اعمال شده بر روی ابزارهای برش با استفاده از آزمون پراش پرتو ایکس می باشد. برای این منظور پوشش های نانوساختار TiAlN و TiN با استفاده از روش های رسوب گذاری شیمیایی از فاز بخار به کمک پلاسما و کندوپاش مغناطیسی با توان برانگیختگی بالا به صورت جداگانه لایه نشانی شدند. برای بهبود چسبندگی پوشش نانوساختار TiAlN به زیرلایه فولادی به مدت یکساعت با استفاده از پوشش میان لایه نیترید تیتانیوم لایه نشانی شدند. برای مقایسه نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی از دستگاه های نانودندانه گذاری، ریزسختی سنجی و میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدان استفاده شد. نتایج دلالت دارد که استفاده از آزمون پراش پرتو ایکس و تحلیل پیکهای بدست آمده از این روش، می تواند به خوبی خواص مکانیکی پوششها را به طور کیفی مورد ارزیابی قرار گیرد. برای اثبات ارتباط میان خواص مکانیکی با اطلاعات مستخرج از نمودارهای پراش پرتو ایکس، از عوامل مختلفی چون پارامتر شبکه، میکروکرنش و تنش پسماند، ضریب بافت بلوری، چگالی نابجایی ها و اندازه دانه بلوری بهره گرفته شد. در نتیجه این روش می تواند به عنوان روش غیرمخرب، سریع و ارزان، برای مقایسه و ارزیابی کیفی خواص مکانیکی مواد لایه نازک مورد استفاده عملی قرار گیرد.
محمد افتخاری، مهدی احمدی نجف آبادی،
دوره ۱۵، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در سالهای اخیر، اندازهگیری تنش پسماند با روش التراسونیک به دلیل ماهیت غیر مخرب، تجهیزات قابل حمل، ارزان و سریع بودن، در حال توسعه میباشد. در این پژوهش، قابلیت روش التراسونیک با استفاده از موج طولی با زاویه شکست بحرانی یا موج Lcr، در اندازهگیری تنش پسماند طولی ناشی از جوشکاری، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور دو ورق از جنس آلیاژ آلومینیوم سری ۵۰۰۰ با روش جوشکاری تیگ به هم متصل شد. اندازهگیری تنش پسماند طولی با روش التراسونیک، توسط ترنسدیوسرهای ۵ مگاهرتزی و در عمق نزدیک به سطح و بر مبنای تئوری آکستوالاستیسیته انجام شد. بهمنظور ایجاد موج Lcr و ارسال آن به درون قطعه، گوهی التراسونیک بر مبنای قانون اسنل ساخته شد. همچنین از یک میز سهمحوره برای کنترل حرکت گوه و ثابت نگهداشتن فشار روی آن استفاده گردید. بهمنظور محاسبه تنش پسماند و افزایش دقت، ضریب آکستوالاستیک برای هر سه ناحیه جوشکاری فلز جوش، HAZ و فلز پایه بهصورت جداگانه با انجام آزمون کشش تکمحوره به دست آمد. بهمنظور اعتبارسنجی نتایج روش التراسونیک، از تنش پسماند طولی اندازهگیری شده بهوسیلهی روش پراش پرتو ایکس در ۵ نقطه واقع بر سطح قطعه، استفاده گردید. درنهایت، پس از مقایسه نتایج هر دو روش مورد استفاده با هم، تطابق خوبی مشاهده شد که نشاندهندهی قابلیت خوب روش التراسونیک در اندازهگیری تنش پسماند طولی است.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
وجود خاکهای واگرا در محل اجرای سازههای مهندسی بهعنوان یکی از مشکلات ژئوتکنیکی شناخته شدهاست. هدف اصلی این تحقیق، تعیین نرخ رشد و پیشرفت واکنشهای پوزولانی خاک واگرا و آهک در کوتاهمدت و بلندمدت از منظر ریزساختاری و درشت ساختاری و همچنین تعیین میزان آهک مصرفی در طی زمان و تأثیر آن بر پارامترهای مکانیکی بودهاست. در این راستا آزمایشها با درصدهای مختلف آهک هیدراته (۰ تا ۱۰ درصد) انجام شد. از مهمترین نتایج این پژوهش میتوان به ارائه یک معیار ساده برای شروع واکنشهای پوزولانی و تعیین میزان آهک مصرفشده در طی واکنشهای پوزولانی بر اساس pH و ضریب هدایت الکتریکی (EC) اشاره نمود. بر اساس نتایج آزمایشهای pH و ضریب هدایت الکتریکی (EC)، پراش پرتو ایکس (XRD) و مقاومت فشاری محدود نشده (UCS) در مقادیر mS/cm ۴ ≤ EC واکنشهای پوزولانی صورت میپذیرد و تشکیل ترکیبات جدیدی مانند ساختار هیدرات سیلیکات کلسیم (CSH) و هیدرات آلومینات کلسیم (CAH) موجب افزایش خصوصیات مقاومتی خاک میشود. در طی زمان با کاهش mS/cm ۴ ≥ EC و ۱۲,۴ ≥ pH نرخ واکنشهای پوزولانی و افزایش مقاومت خاک محدود میشود. در خاک واگرای مورد مطالعه حدود ۳ تا ۴% آهک برای واکنش کوتاهمدت که شامل تبادل کاتیونی است، کافی است. بر اساس نتایج، افزایش ۶% آهک در طی ۱۴ روز اول (mS/cm ۴ ≤ EC و pH ≥ ۱۲) مقاومت فشاری نمونه تثبیتشده را حدود ۱۰ برابر افزایش میدهد این در حالی است که پس از ۱۴ روز (mS/cm ۴ ≥ EC و pH ≥ ۱۲) افزایش مقاومت تنها حدود ۵% است.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۴ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده
تولید فیلمهای زیست تخریب پذیر دارای خواص فیزیکی و مکانیکی قابل قبول و جایگزینی آنها با بسپارهای سنتزی در بسته بندی محصولات غذایی، راه حلی موثر برای کاهش بسیاری از آلودگیهای محیطی است. در این پژوهش با هدف تولید فیلم زیست تخریب پذیر با ساختار پایدار و با دوام، نشاسته، زئین و PVA با نسبتهای مختلف تعیین شده با استفاده از طرح مخلوط با یکدیگر ترکیب و کامپوزیتهای سهجزئی تهیه شد. خواص فیزیکی و مکانیکی کامپوزیتها مورد مقایسه قرار گرفته و فرمولاسیون بهینه تعیین گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، افزودن PVA به نشاسته، سبب بهبود ویژگیهای مکانیکی و افزودن زئین به آن، سبب کاهش حلالیت در آب فیلمهای حاصل گردید. فرمولاسیون بهینه کامپوزیت سه جزئی به صورت ۸۵%نشاسته، ۱۵% زئین و ۵% PVA با میزان مطلوبیت معادل ۹۸% تعیین شد. الگوی پراش پرتو ایکس کامپوزیت بهینه نشان داد در محدوده θ۲برابرº ۱۹-۱۷ و º ۲۴-۲۲ پیک های مشخص در ساختار کامپوزیت ایجاد شده، بنابراین ساختار کامپوزیت به صورت آمورف و در بخشهایی کریستالی است. بر اساس نتایج بررسی دمانگاشت فیلم کامپوزیت بهینه، بیشترین افت وزنی در محدوده دمایی ۳۴۰-۳/۲۸۵ درجه سانتیگراد و معادل ۲/۴۸% بود.