۱۶ نتیجه برای چیدمان
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگیها و ساختار یک شهر دارند که میتواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز بهعنوان مهمترین عنصر تاریخی شهرها محسوب میشوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه میدهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخصهای چیدمان فضا و نقشههای شناختی پرداخته است.
ابزار و روشها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از دادههای کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها میباشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرمافزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخصهای نقشه محوری با کروکیهای ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است.
یافتهها: نظریه چیدمان فضا بهتنهایی نمیتواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر میپردازد، لذا برای درک ویژگیهای شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشههای شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط میپردازند، است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویتبندیهایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
در پژوهش حاضر طی بررسی روش چیدمان فضا در نمونه های موردی «خانه رسولیان یزد و خانه ای در ماسوله ،» به بررسی برخی از اشکالات وارد شده به این روش، کارایی روش چیدمان فضا ۱ در معماری ایرانی-اسلامی و چگونگی تأثیر سازمان فضایی با میزان خصوصی بودن فضا پرداخته شده است. در این پژوهش از راهبرد ترکیبی در تحلیل نمونه های موردی استفاده شده است. بدین ترتیب روش های توصیفی، تحلیلی، استدلال منطقی و در نهایت همبستگی مورد استفاده قرار گرفته است. موضوع پژوهش با مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و نرم افزار آماری، مورد بررسی قرار گرفته است همچنین، برای تحلیل داده ها با در نظر گرفتن ارزش های «هم پیوندی »۲ به عنوان متغیر مستقل )پیش بین( و درجۀ خصوصی بودن فضا به عنوان متغیر وابسته، از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای بررسی معنادار بودن متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون از آزمون والد بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ارزش هم پیوندی فضاها بر درجۀ خصوصی بودن فضا در سطح خطای ۱ درصد معنادار است به همین ترتیب فضاهایی که دارای بیشترین میزان عمق و کمترین میزان هم پیوندی هستند به عنوان عرصه خصوصی در خانه عمل می کنند و به علاوه، لایه های سازمان فضایی شامل توانایی های بالقوه در تشخیص درجۀ خصوصی بودن فضا است. همچنین مشخص گردید که پیشنهاد تفکیک بخشی از گراف توجیهی ۳ علاوه بر اینکه باعث از بین رفتن امکانِ بررسی بسیاری از تحلیل ها است، باعث آسیب دیدن گراف به مثابه یک کل است. از این رو، پیشنهاد می شود در بررسی های مربوط به معماری ایرانی-اسلامی با استفاده از روش چیدمان فضا، از جداکردن بخشی از گراف توجیهی با استدلال وجود دو سناریوی حیطۀ اندورنی و بیرونی خودداری گردد. در عوض باید حیطه های اندرونی و بیرونی را در ارتباط با ارزش های «هم پیوندی « ،» ارتباط »۴ و عملکرد مورد توجه قرار داد.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
بهر هگیری از الگوهای معماری مدارس اسامی در راستای ارائه ی راهکارهایی برای طراحی کالبد محیط مدارس جدید، مبتنی بر ارتقاء یادگیری کاربران، هدف اصلی این پژوهش است. مدارس به عنوان مه مترین فضاهای تربیتکننده ی نیروی انسانی، نقش به سزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میکند. ازای نرو طراحی محیط هایی مناسب در راستای تکامل هم هجانبه ی دانش آموزان، یک ضرورت است. مطالعه و بررسی معماری مدارس اسامی به شناخت معیارهای کالبدی مؤثر بر طراحی مدارس مطلوب کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر به بررسی عوامل تعیینکننده ی چیدمان فضایی در مدارس دوران اسامی و نمود و مصدا قهای آن در مدارس جدید، با رویکرد بهبود یادگیری م یپردازد. روش تحقیق صورت تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری موردبررسی شامل تمامی هنرآموزان کمی - کیفی بوده و به در شهرستان زاهدان مشغول به فعالیت بود هاند. در این تحقیق از روش - و دبیرانی است که در سال تحصیلی ۱۳۹۴ نمون هگیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده ؛ و حجم نمونه ۳۱۰ نفر بوده است. پژوهشگران با مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های مدارس دوره ی اسامی در ایران متغیرهای تأثیرگذار را استخراج نموده اند. در گام بعدی متغیرهای ب هدست آمده در پرسشنام ههای ساخت هشده، موردسنجش قرارگرفت هاند و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه از آن تحلی لشد هاند. نتایج حاصل SPSS برای سنجش دیدگاه حجم نمونه استفاد هشده است. داده های حاصل در نر مافزار بیانگر بیانگر تاثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر یادگیری کاربران است. این معیارها شامل نحوه ی گردش در فضا، انعطاف پذیری، سرانه ی فضای باز و مسقف، ارتباط فضای درون با بیرون، مبلمان و عرصه بندی است. درنهایت ؛ یافته های تحقیق ب ه صورت اصول طراحی محیط مدارس جدید در جهت افزایش یادگیری کاربران تدوین و تبیین شده است.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: در این پژوهش خاتمکاری به عنوان بخشی از تزیینات معماری مورد نظر بوده که در این راستا به در ورودی امامزاده زید (ع) در شهر تهران و در ورودی محفوظ در موزه ملی ایران پرداخته شده است. هدف از پژوهش، مستندنگاری و تحلیل تخصصی درهای ورودی نامبرده، جهت دستیابی به اطلاعات تخصصی و فنی است.
روشها: خاتمکاری یکی از روشهای تزیین سطح اشیای چوبی است که از دوره آل مظفر تاکنون آثار قابل توجهی در گنجینههای هنری از آن بر جای مانده است. از منظر روششناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینهای استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف کاربردی و شیوهی مطالعه بر حسب روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت بررسی میدانی و کتابخانهای بوده است. همچنین دو در ورودی به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده است.
یافتهها: بررسیهای صورت گرفته حاکی از آنست که پژوهش حاضر نقش مؤثری در واکاوی مؤلفههای نوآوری خاتمکاری دورهی قاجار در دو اثر مورد مطالعه و جایگاه آن در تزیینات معماری داشته و همچنین مستندنگاری و تحلیل اطلاعات تخصصی حاصله کمک به ارتقای دانش حفاظت و نگهداری اثر دارد.
نتیجهگیری: دستاوردهای پژوهش حاکی از آنست که درهای ورودی مورد مطالعه از جمله آثار شاخص دورهی قاجار بوده که مؤلفههای نوآوری همچون خاتم معرق و خاتم به شیوهی چیدمان گره در آنها مشاهده میگردد. واکاوی و تحلیل این مؤلفهها نقش مؤثری در حفظ آثار و همچنین به صورت اطلاعات مفید در راستای حفظ و نگهداری اثر به شمار میآیند.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل پیکرهبندی و سازماندهی فضایی در پلان مدارس تاریخی معماری اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با مدارس جدید در شاخصهای همپیوندی، عمق (نفوذ فضایی)، ارتباط و دسترسی است.
روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با راهبرد استدلال منطقی است که در آن روش تحقیق شبیهسازی با کمک نرمافزار دپسمپ به کار گرفته شده است. به همین منظور مدارس چهارباغ، صدر بازار و صدر خواجو به عنوان بناهای تاریخی آموزشی با چینش و یکپارچگی زیاد و پیکرهبندی یکسان و مدارس سعدی و ستاره صبح با سازماندهی خطی به عنوان بناهای معاصر آموزشی انتخاب گردیده است.
یافته ها: در مدارس چهارباغ، صدر خواجو و صدر بازار، بیشترین نفوذ فضایی را دارند. عامل تفاوت در این مدارس نزدیک به یک میباشد که نشان از یکپارچگی فضایی زیاد و پیکرهبندی یکسان دارد.همچنین میتوان به ارتباط فضای باز و آموزشی اشاره کرد. حیاط، بیشترین دسترسی را دارد و قلب ارتباطی پیکرهبندی است. بعد از آن ایوانها و حجرهها از کمترین میزان دسترسی برخوردارند. در مدارس معاصر همپیوندی کمتر از مدارس سنتی است.بیشترین نفوذ فضایی در این مدارس؛ در ترکیب فضاهای ورودی، راهرو و کلاس دیده میشود.
نتیجه گیری: تحلیل سیر تاریخی مدارس از گذشته تا حال نشان دهنده تغییر عامل تفاوت و فاصله گرفتن از عدد یک میباشد که بیانگر تغییر در سازماندهی، کاهش یکپارچگی فضایی و پیکرهبندی غیریکسان میشود.
امیررضا کوثری، سمانه کویری، بهزاد مشیری، مهدی فکور،
دوره ۱۳، شماره ۱۳ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
در این مقاله روشی نوین برای طراحی چیدمان بهینه تراسترها در ماهواره مخابراتی زمین آهنگ با هدف کمینه کردن مصرف سوخت و افزایش دقت کنترل وضعیت ارائه می¬گردد. این نکته قابل ذکر است که کاهش مصرف سوخت موجب افزایش طول عمر ماهواره در مدار زمین آهنگ شده و افزایش دقت کنترل منجر به بهبود نشانه¬روی آنتن¬های محموله می¬گردد. معمولا چیدمان تراسترها شامل اطلاعاتی در مورد محل قرار¬گیری تراسترها روی بدنه ماهواره، زاویه تراسترها نسبت به بدنه می¬باشد. یکی از فاکتورهایی که نقش کلیدی در چیدمان تراسترها دارد، تحلیل گشتاور و نیروهای وارد بر ماهواره است. چیدمان تراسترها باید به نحوی باشد که نیرو و گشتاور مورد نیاز برای هر مانور را تامین کند. برای دستیابی به الگوی چیدمان بهینه، دو الگوریتم ژنتیک و تکامل دیفرانسیلی مورد بررسی و پیاده¬سازی قرار گرفته است. علاوه بر این در این مقاله قیودی از قبیل محدودیت هندسی در ابعاد ماهواره و محدود کردن پاشش گازهای خارج شده از تراسترها بر روی پنل¬های خورشیدی و تجهیزات بیرونی ماهواره در فرآیند تصمیم گیری درنظر گرفته شده است. نتایج شبیه سازی¬های انجام پذیرفته موید این نکته است که الگوریتم تکامل دیفرانسیلی دقت بهتر و زمان اجرای کمتری در مقایسه با الگوریتم ژنتیک در حل این مسئله دارد.
محمود مهرداد شکریه، افشین زین الدینی،
دوره ۱۳، شماره ۱۳ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
در این مقاله روش چیدمان معادل برای تخمین شروع تورق در تیر یکسرگیردار دو لبه نامتقارن کامپوزیت لایه ای پایه گذاری و ارائه شده است. رابطه ای برای نرخ رهایی انرژی کرنشی بحرانی، به عنوان معیاری برای شروع رشد ترک، برای نمونه های تک جهته و چند جهته بدست آمده است. تیر کامپوزیت لایه ای یکسرگیردار دولبه با ترک نامتقارن در نرم افزار ABAQUS مدل سازی شده و بدین منظور از روش بسته شدن مجازی ترک برای محاسبه نرخ رهایی انرژی کرنشی استفاده شده است. با استفاده از این روش می توان شروع تورق نمونه های چندجهته را بدون نیاز به آزمایش تجربی و مدل سازی اجزا محدود تخمین زد، بنابراین روش چیدمان معادل، حجم محاسبات عددی و نیز هزینه مطالعات آزمایشگاهی را به مقدار چشم گیری کاهش می دهد. اعتبار این روش با استفاده از نتایج تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، نرخ رهایی انرژی کرنشی کلی بدست آمده از این روش بانتایج مدل سازی عددی و نتایج تحلیلی مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که با خطای کمتر از ۱۰% می توان نرخ رهایی انرژی کرنشی نمونه های چندجهته را با استفاده از مقدار معلوم نرخ رهایی انرژی کرنشی نمونه های تک جهته پیش بینی کرد.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
اهداف: شکل زایی چیدمان فضای معماری، یکی از اولین و طولانی ترین مراحل در فرآیند طراحی معماری است، هدف از این پژوهش، ارائه الگوی نوین شکلزایی مدارک معماری و به طور خاص تولید پلان مسکونی، با استفاده از مدل دیفیوژن پنهان است که برخلاف نمونه های موجود قابلیت اعمال محدودیت های ورودی متنوع را فراهم می کند.
روش ها: رویکرد محاسباتی این الگو یک شبکه دیفیوژن پنهان شامل سه شبکه عصبی شبکه پیچشی، کاهشدهنده نویز(UNET) ، شبکه رمزگذار خارجی(VAE) ، شبکه رمزگذار محدودیتها(Clip) است. برای آموزش این مدل، از یک مکانیزم تنظیم دقیق استفاده شده است. روش انجام این پژوهش از منظر اجرا مبتنی الگوریتم نویسی، با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون است.
یافته ها: ارزیابیهای پژوهشگران، براساس معیارهای پی.سی.ای، اس.وی.ام، خوانش نمونه های تولید شده و مقایسه عملکرد مدل با مدل های مبتنی برداده موجود نشان میدهد که گردش کار و الگوی پیشنهادی این پژوهش پیشرفت قابلتوجهی در زمینه تولید پلانهای طبقه نسبت به روشهای مبتنی برداده فعلی نمایان کرده است. رویکردی که در آن معمار می تواند نقش فعالی در روند تولید ایفا کند.
نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند، فرآیند کاری معماران را تسهیل کند و موجب آزادی عمل معماران و بروز خلاقیت بیشتر در طراحی پلانهای طبقه شود. مسأله مهم، توجه به نقش مهمی است که معمار میتواند برای ارائه فضاهای اجتماعی، منصفانه و محیطی مسئولیتپذیرتر ایفا کند. چنین رویکردهایی میتواند منجر به ایجاد نقشهای جدید و معاصر برای معماران در فرآیند شکل زایی پروژههای معماری شود.
حمیده دل آرام، علی دستفان، محمود نوروزی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله شبیهسازی سه بعدی انتقال حرارت برای یک نمونه تجهیز الکترونیک قدرت و سیستم خنکساز آن پیادهسازی میشود. تجهیز یک اینورتر سهفاز توان بالا ساخت شرکت سِمیکرُن میباشد که کاربرد اصلی آن در وسایل نقلیه برقی و هیبریدی است. سیستم خنکساز یک گرمابر دارای پره مستقیم مستطیلی با مقطع عرضی یکنواخت است که از طریق همرفت خنک میشود. عامل محدود کننده طراحی سیستم انتقال حرارت، بالا بودن دمای بیشینه تراشهها و به عبارتی منابع حرارتی موجود در اینورتر با نام اختصاری IGBT میباشند. دمای IGBTها برای جلوگیری از شکست حرارتی و مکانیکی تجهیز بایستی زیر ͦC ۱۲۵ باشد. یکی از اهداف اصلی، کاهش دمای بیشینه با طراحی دقیق چیدمان تراشهها میباشد. طراحی ابعاد هندسی گرمابر، با توجه به محدویت حرارتی تراشهها و مصالحه بین حجم مواد مصرفی و بازده گرمابر انجام میشود. پارامترهای هندسی مورد بررسی تعداد، ارتفاع و ضخامت پرهها و نیز ضخامت پایه گرمابر میباشند. تلفات توان منابع حرارتی با شبیهسازی در نرم افزار متلب و اطلاعات فنی ارائه شده از طرف شرکت سازنده به دقت محاسبه میشود. مدل حرارتی اینوتر و سیستم خنکساز آن توسط روش اجزاء محدود پیادهسازی میشود. صحت مدلسازی حرارتی و توان اتلافی محاسبه شده، توسط نرمافزار سِمیسِل تأیید میگردند. طراحی دقیق چیدمان باعث کاهش چشمگیر دمای بیشینه تراشهها به مقدار ͦC ۲۰ میشود. بازده گرمابر با طراحی مناسب برای ضرایب انتقال حرارت W/m۲.K ۵۰، W/m۲.K ۷۵ و W/m۲.K ۱۰۰ به ترتیب با افزایش حجم ۵۲/۲۲%، ۵۱/۱۳% و ۰%، به مقدار ۳۵/۱۰%، ۶۷/۱۶% و ۵۱/۲۷% نسبت به گرمابر اولیه افزایش یافته است.
مهدی فکور، محدثه قربانی، مجید بختیاری،
دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
امروزه میزان پوششدهی منطقهای توسط ماهوارهها یکی از عوامل مهم در دسترسی به اطلاعات جغرافیایی، ژئوتکنیکی و استراتژیکی محسوب میشود. این مهم عموماً توسط یک یا چند ماهواره با موقعیت و ناوبری مشخص محقق میشود. در این پژوهش، با استفاده از پارامتر تعدیل دقت هندسی ، تعداد مشخصی ماهواره در منظومهای با الگوی متقارن، جهت پوشش منطقهای حداکثر مورد استفاده قرار گرفته است. پارامتر تعدیل دقت هندسی برای یافتن موقعیت کاربر زمینی با استفاده از تعداد مشخصی ماهواره با موقعیت معلوم در منظومه تعریف میشود. در این مقاله با فرض دانستن موقعیت ایستگاههای زمینی، از معکوس تعریف پارامتر تعدیل دقت هندسی برای یافتن موقعیت مناسب ماهوارهها در منظومه جهت رسیدن به پوشش حداکثر استفاده میشود. پارامتر تعدیل دقت، یک معیار هندسی است که هرچه کمتر باشد، نشاندهنده دقت بیشتر در تعیین میزان پوششدهی است. در مدل ارائه شده، اثر پخی و فشردگی زمین در نظر گرفته شده است. این محاسبات برای نقاط جغرافیایی مشخص و برای مدت یک شبانه روز انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که با بهرهگیری از مدل جدید، زمانی که پارامتر تعدیل دقت هندسی برای یک ایستگاه زمینی مقدار مناسبی باشد، مناطق اطراف آن نقطه (ایستگاه) با توجه به زاویه دید ماهوارهها (که حداقل چهارتا هستند) تحت پوشش مناسبی خواهد بود. همچنین نشان داده شده است که با بهرهگیری سازمان یافته از تمام ماهوارههای حاضر در منظومه ماهوارهای میتوان با اطلاعات دریافتی به بهترین پوشش با کمترین تعداد ماهواره دست یافت.
عادل اسماعیلی، مصطفی ورمزیار، محسن ورمزیار،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
بهینهسازی چیدمان توربینها با هدف تولید بیشترین توان در یک مزرعه بادی ذاتا جزو مسایل پیوسته و غیرخطی محسوب میشود. در پژوهش حاضر، جهت خطیسازی قید اثر ویک و رابطه توان توربین از مدل ویک منفرد و فضای گسسته استفاده گردیده است. همچنین معیار قرارگیری یک توربین در ویک توربین دیگر نیز به صورت غیرمستقیم و خطی اعمال گردیده است. مدل ریاضی پیشنهادی در قیاس با مدلهای ریاضی پیوسته غیرخطی، ضمن حفظ مزیت رسیدن به بهینه مطلق، دارای حجم محاسبات و زمان اجرای بهمراتب کمتر و پایداری بالاتر است. قیاس نتایج پژوهش حاضر با نتایج مطالعات گذشته نشان می دهد که ممکن است الگوریتم های فراابتکاری به جواب بهینه مطلق نرسند. علاوه بر توان خروجی، مسایل زیست محیطی نیز میتواند بر چیدمان توربینها، تاثیرگذار باشد که از آن جمله میتوان به محدودیت در بیشینه صدای تولید شده در نقاط مشخصی از مزرعه یا اطراف آن اشاره نمود. بهعنوان نمونه قید بیشینه شدت صدا نیز در مدل حاضر اعمال گردیده است. جهت محاسبه شدت صدا از فاصله اقلیدسی بر مبنای گسترش نیمکرهای و با لحاظ اثرات جذب اتمسفر استفاده شده است. با توجه به نتایج موجود میتوان گفت که تحت شرایط مورد بررسی، قید سطح صدا میتواند کاهش نسبتا قابل توجهی در توان خروجی مزرعه بادی ایجاد نماید، لذا در انتخاب مزرعه میبایست به فاصله تا مناطق مسکونی توجه ویژه نمود. به علاوه میزان تاثیرگذاری تعداد سلولها بر دقت نتایج مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که ارتباط مشخصی میان توان بهینه و تعداد سلولها وجود ندارد.
فرهاد هادیان فرد، امیر امیدوار، محمد ناصریان،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
ادر یک هواساز ترموالکتریک معمولاً از تعدادی ماژول ترموالکتریک با فینهای هوا خنک جابهجایی اجباری استفاده میشود. در این پژوهش سعی شده است تا تأثیر چیدمان ماژولها نسبت به یکدیگر و همچنین الگوی جریان هوای عبوری از روی آنها بر عملکرد حرارتی مجموعه مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور، عملکرد حرارتی یک سامانه هواساز ترموالکتریک شامل چهار ماژول ترموالکتریک در سه چیدمان؛ موازی، سری با جریان هوای سرد و گرم هم جهت و سری با جریان هوای سرد و گرم مخالف بررسی و مقایسه شده است. جهت بررسی توأمان عملکرد حرارتی و افت فشار تحمیل شده به سیستم از تحلیل آنتروپی استفاده شده است. بعلاوه، تاثیر تغییر جریان الکتریکی اعمالی به ماژولها و دبی هوای عبوری از کانالهای سرد و گرم بر ضریب عملکرد مجموعه برای چیدمانهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر این است که چیدمان هیت سینکها تأثیر چشمگیری بر عملکرد سامانه هواساز ترموالکتریک دارد به طوری که ضریب عملکرد سرمایشی و گرمایشی سیستم هواساز در حالت چیدمان سری به ترتیب۱,۴ و ۱.۱ برابر حالت چیدمان موازی است. همچنین نتایج تحلیل انتروپی نشان داد که در حالت چیدمان سری گرچه افت فشار تحمیل شده به سیستم افزایش می-یابد ولی این افزایش به حدی نیست که بتواند مزیت استفاده از چیدمان سری را کمرنگ نماید.
مسعود سهامی، جعفر جماعتی،
دوره ۱۹، شماره ۱۰ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
در این مقاله یک مدل سهبعدی برای بررسی عملکرد فیلترهای مغناطیسی ارائه شده است. این فیلتر متشکل از ماتریسی از میلههای آهنی است که درون کانالی با سطح مقطع مربعی چیده شدهاند و در معرض یک میدان مغناطیسی خارجی هستند. سیال جاری درون کانال محلول آمین است که حاوی میکروذرات FeS است. در مدل ارائهشده ابتدا جذب ذرات مغناطیسی زیر میکرونی برای یک هندسه دوبعدی و در شرایط مختلف بهصورت عددی با استفاده از نرمافزار کامسول (COMSOL) با روش المان محدود محاسبه میشود. توسط این نتایج یک پایگاه داده برای جذب ذرات به ازای سرعتهای مختلف جریان، قطرهای مختلف ذرات و چیدمانهای متفاوت میلهها بهدست آمده است. از طریق پردازش دادههای این پایگاه تعداد ذرات جذب شده روی یک دسته میله سهبعدی توسط انتگرالگیری عددی در راستای عمق میله محاسبه شده است. نهایتاً مقدار جذب ذرات روی ماتریس میلهها به ازای ورود طیف گاوسی از ذرات به کانال تعیین شده است. نشان داده میشود در این فیلترها مقدار جذب ذرات با قطر ذرات رابطه مستقیم و با عدد رینولدز جریان و فاصله عرضی بین میلهها رابطه معکوس دارد. همچنین در شرایط یکسان مقدار فیلتراسیون چیدمان مثلثی میلهها نسبت به چیدمان مستطیلی بیشتر است که البته اختلاف میزان جذب ذرات در این دو آرایش با افزایش سرعت جریان، فاصله بین میلهها و کاهش قطر ذرات کاهش مییابد. این نتایج میتواند برای بهینهسازی فیلتراسیون ذرات در فیلترهای مغناطیسی مورد استفاده قرار گیرد.
یوسف حجت، بهزاد قوامینمین،
دوره ۱۹، شماره ۱۱ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و ساخت عملگری است که با استفاده از نیروهای عکسالعمل میان سیمپیچهای حامل جریان در استاتور و چیدمانی از آهنربای دائمی (چیدمان هالباخ) متصل به متحرک، جابهجایی یک پایه متحرک و موقعیتدهی اجسام انجام گیرد. به این ترتیب با توجه به موقعیت اولیه و موقعیت مطلوب توزیع جریان در سیمپیچهای استاتور به گونهای تغییر می کند تا نیروی لازم برای انتقال متحرک به موقعیت مطلوب فراهم شود. در این پژوهش از ترکیب موتورهای سنکرون خطی با آهنرباهای دائمی برای ایجاد حرکت در دو بعد استفاده میشود. استاتور شامل دو دسته سیمپیچ مستطیلی است که به صورت عمود برهم نصب شدهاند. متحرک شامل چهار چیدمان آهنربا هالباخ تخت است. دو چیدمان برای ایجاد حرکت در راستای x و دو چیدمان دیگر به منظور ایجاد حرکت در راستای y مورد استفاده قرار میگیرد. ابتدا رابطه بین نیرو و کاموتاسیون جریان به شکل تحلیلی ارائه شد، سپس پارامترهای طراحی از قبیل ابعاد متحرک و فضای کاری انتخاب شده و متناسب با آنها، ابعاد آهنرباهای مورد نیاز برای ساخت چیدمان تعیین شد و با توجه به ابعاد چیدمان، ابعاد و تعداد دور سیمپیچها نیز مشخص شد. با استفاده از پارامترهای طراحی به روابط کاموتاسیون، شبیهسازی حرکت صفحهای عملگر انجام گرفت. نتایج به دست آمده مطابقت زیادی با روابط تحلیلی داشت. آزمایشهای تجربی برای بررسی قابلیت موقعیتدهی و حرکت دوبُعدی متحرک انجام گرفت. دقت عملگر ساخته شده ۵میلیمتر و حداقل زمان پاسخ برای عملگر ۵/۰ثانیه است. کمترین مقدار خطا در موقعیت ۲۵میلیمتری اتفاق میافتد. علت آن میتواند در نزدیک بودن این موقعیت به دورهی تناوب مغناطیسی موتور باشد.
محمد براهنی، علی طباطبائیان، احمدرضا قاسمی، سعید امینی،
دوره ۲۰، شماره ۷ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
پدیده خستگی حرارتی همواره یکی از مباحث مورد توجه محققین در رشتههای مختلف مهندسی بوده است. اهمیت این پدیده در کاربردهای وسیع آن در صنایع هوافضا و تاثیرات قابل توجه آن بر خواص مواد کامپوزیتی است. در این پژوهش، به بررسی تاثیر خستگی حرارتی بر کیفیت ماشینکاری کامپوزیتهای زمینهپلیمری تقویتشده با ذرات نانولوله کربنی پرداخته میشود. بدین منظور، ابتدا نمونههای کامپوزیتی ۸ لایه با چیدمانهای متقارن و نامتقارن ساخته شده و در معرض چرخه حرارتی قرار داده میشوند. سپس، نمونهها تحت دو نوع فرآیند ماشینکاری شامل ماشینکاری معمولی و ماشینکاری به کمک ارتعاشات اولتراسونیک قرار گرفته و تاثیرات خستگی حرارتی بهصورت تجربی مطالعه میشود. همچنین، تاثیرات پارامترهای متفاوتی از جمله افزودن ذرات نانولوله کربنی چندجداره، فرآیند ماشینکاری و نحوه لایهگذاری، بر کیفیت ماشینکاری مواد کامپوزیتی تحت خستگی حرارتی مورد مطالعه قرار گرفته است تا کمترین میزان لایهلایهشدگی بهدست آید. نتایج نشان داد که افزودن ذرات نانولوله کربنی چندجداره منجر به بهبود کیفیت ماشینکاری تا ۱۳% میشود. همچنین مشخص شد که بهکارگیری روش سوراخکاری اولتراسونیک میتواند میزان لایهلایهشدگی را تا ۱۰% کاهش دهد.
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
شهرها بهعنوان واحدهای سیاسی، بازتابکننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند. برهمین اساس میتوان ادعا نمود که فضا در شهرها زاییده قدرت بوده و قدرت در شهرها از لایههای فضایی متنوع کالبدی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل یافته است. بهطوری که با شناخت و تحلیل الگوهای موجود در روابط بین قدرت و سازمان سیاسی در شهر، فضا و برنامهریزی شهری، میتوان زمینه را برای کارایی برنامهریزی فضایی مهیا کرد. لذا پژوهش حاضر با مطالعه موردی مناطق شهری ارومیه در پی آن بوده تا با بهرهگیری از شاخصهای مذکور بتواند چیدمان کالبدی- اجتماعی قدرت در شهرها را تحلیل نماید. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی میباشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی (مراجعه به ادارات) صورت گرفته است. برای نیل به هدف تحقیق، تعداد ۱۵ شاخص از بین عوامل متنوع انتخاب گردیده و در نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نسبت به آمادهسازی لایههای اطلاعاتی، استانداردسازی و تحلیل آنها اقدام شده است. سپس برای اینکه بتوان چیدمان فضایی قدرت را در مناطق پنجگانه شهر ارومیه تحلیل کرد، مدل SECA در نرمافزار Lingo با مقدار بهینه ۶۴/۰ و = ۳ β اجرا گردیده است. نتایج بدست آمده بیانگر بیشترین قدرت در منطقه پنج بهعنوان مناطق اعیاننشین (محدوده خیابانهای دانشکده، کوی کهرم، کوی مهندسین، گلشهر و ...) شهر ارومیه بوده بهطوری که قطعات ویلایی، مجتمعهای تجاری، آموزشگاههای نمونه غیرانتفاعی، بناهای نوساز با سازه مقاوم، سکونت افراد با جایگاه اجتماعی بالا نظیر پزشکان، صاحبان سرمایه، مهندسین، مجتمع های مسکونی و ... در این محدوده واقع گردیده است.