۴۲ نتیجه برای کلسیم
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چگونگی پراکندگی صفحات لایهای خاک رس در محیطهای آبی، ساختارهای متفاوتی را ایجاد کرده و بر خواص نهایی سوسپاسیون آبی آنها تاثیر میگذارد. از طرف دیگر، حضور الکترولیتهای مختلف در برخی از کاربردهای صنعتی، پایداری سوسپانسیونهای خاک رس را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به کاربرد نانوذرات خاک رس در صنایع مختلف و اهمیت این موضوع، در این پژوهش تاثیر روش تهیه، غلظت نانوذرات، نوع و غلظت محیط الکترولیتی و گذشت زمان بر رفتار پایداری سوسپانسیونهای نانوذرات لاپونیت مطالعه شد. نتایج نشان داد که با تهیه سوسپانسیونها به روش غیر مستقیم، نمونه های پایدارتری بوجود میآید. مشاهده شد که با افزایش غلظت سدیم کلرید، دافعه بین صفحات خاک رس کاهش یافته و میزان جدایی فازی و ناپایداری سوسپانسیونها در غلظتهای زیاد این نمک، افزایش مییابد. علاوه بر این، دیده شد که با افزایش غلظت نانوذرات لاپونیت، در همه محیطهای الکترولیتی مورد مطالعه ساختار ژل مانند بوجود میآید. در حضور نمک دوظرفیتی کلسیم کلرید اکثر سوسپانسیونها دوفازی و ناپایدار بوده و افزایش غلظت این نمک تاثیر محسوسی بر میزان ناپایداری آنها نداشت. در محیطهای الکترولیتی حاوی نمکهای تک ظرفیتی و دوظرفیتی (مورد مطالعه در این پژوهش) غلظت کاتیون کلسیم تعیین کننده نوع رفتار سوسپانسیونهای نانوذرات لاپونیت از نظر پایداری بود.
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
ریافت کافی کلسیم برای افزایش توده استخوان طی سال های رشد و نیز به تاخیر انداختن بیماری پوکی استخوان در سال های بعد، بسیار حیاتی می باشد. علاوه براین، کلسیم ایفاگر نقش های حفاظتی در برابر ناهنجاری فشار و سرطان روده می باشد. محصولات لبنی، منابع عمده طبیعی سرشار از کلسیم در رژیم غذایی افراد به شمار می روند. با این وجود بسیاری از افراد به دلیل مشکلات اقتصادی از مصرف لبنیات اجتناب می نمایند. همچنین افراد مبتلا به بیماری عدم تحمل لاکتوز نیز قادر به مصرف لبنیات نمی باشند. برای این دسته افراد و نیز بسیاری از گروه های دیگر، مواد غذایی غیر لبنی غنی شده با کلسیم از منابع مهم دارای کلسیم محسوب می شوند. تعدادی از مواد غذایی از جمله نان که قوت غالب در جامعه محسوب می شود، می توانند با کلسیم غنی شوند. هدف از این تحقیق، فرمولاسیون و تولید نان بربری غنی شده با منابع مختلف کلسیم بوده است. به این منظور، انواع مختلف نان بربری با آرد غنی شده با دو منبع معدنی کلسیم مانند کربنات کلسیم و سولفات کلسیم تهیه شدند. کلسیم به آرد در دو سطح ۵۰۰ و ۱۰۰۰ ملی گرم در صدگرم آرد اضافه شد. همچنین یک نان بربری شاهد با آرد معمولی تولید شد. نتایج آزمایشات با دستگاه های فارینوگراف و اکستنسوگراف، بیانگر تقویت شبکه گلوتنی و مقاومت خمیر بوده است. نتایج آزمایش با فارینوگراف نشان داد که درصد جذب آب، زمان گسترش خمیر، زمان مقاومت خمیر و ارزش والوریمتری با افزودن کلسیم افزایش می یابد در حالی که درجه سست شدن خمیر در زمان های ۱۰ و ۲۰ دقیقه کاهش می یابد. همچنین نتیجه آزمون دستگاه جذب اتمی نشانگر باقی ماندن کلسیم در نان ها بوده است (P<۰,۰۵). کربنات کلسیم و سولفات کلسیم منابع عمده کلسیم به منظور غنی سازی غذا های بر پایه غلات می باشند. این دو منبع کلسیم هیچ تاثیر نامناسبی بر روی کیفیت نان حاصل نداشته اند اما کربنات کلسیم در مقایسه با سولفات کلسیم دارای میزان کلسیم بالاتری بوده است.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
ترمولیزین یک پروتئاز پایدار دمایی حاصل از باسیلوس ترموپروتئولیتیکوس میباشد. این آنزیم از نظر صنعتی مهم بوده و بویژه در سنتز پپتید کاربرد دارد. با توجه به کاربردهای صنعتی ترمولیزین، مطالعات زیادی بر روی آن انجام شده است. در تحقیق حاضر، نقش کلسیم در پایداری دمایی، pH اسیدی، در برابر عوامل دناتوره کننده (اوره و SDS) و نمک NaCl مطالعه گردید. پارامتر t۱/۲ در عدم حضور کلسیم، در دماهای ۸۰ ، ۸۵ و ۹۰ درجه سانتیگراد به ترتیب ۷، ۳ و ۱ دقیقه، اما در حضور کلسیم به ترتیب ۹۵˃، ۴۵ و ۱۶ دقیقه بود. کلسیم تأثیر چندانی بر پایداری آنزیم در pH اسیدی نداشته است. همچنین، بررسی اثر دناتورانتها نتایج متفاوتی نشان میدهد. در مورد SDS، درصدی از دناتورانت که فعالیت آنزیم را به نصف رساند، در عدم حضور کلسیم ۱/۰ و در حضور کلسیم ۹/۰ درصد (W/V) بود. اما در اوره، فعالیت آنزیم در حضور دناتورانت نهتنها دچار کاهش نشد، بلکه با افزایش روبرو شد و تفاوت قابل ملاحظهای بین حالات حضور و عدم حضور کلسیم مشاهده نشد. تا غلظت ۳ مولار NaCl، پایداری ترمولیزین در حضور کلسیم افزایش و در عدم حضور کلسیم اندکی کاهش یافته است. اما در غلظت بالاتر NaCl کاهش پایداری در هر دو مورد دیده شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که پایداری دمایی ترمولیزین و پایداری در برابر SDS بهشدت وابسته به کلسیم میباشد، پایداری در برابر اوره و NaCl وابستگی نسبی به کلسیم را نشان میدهد و در pH اسیدی، پایداری آنزیم وابستگی به کلسیم ندارد.
دوره ۴، شماره ۱۳ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده
با کسب اطلاعات لازم جهت انبارداری میوه انار، میتوان آن را با کیفیت عالی در بازارهای داخلی در طول مدت زمان طولانیتر عرضه کرد و همچنین در توسعه و گسترش صادرات آن به کشورهای دیگر اقدام نمود. در این تحقیق تأثیر تیمارهای مختلف کلرید کلسیم در غلظتهای مختلف (۱./.، ۲./. و ۰%) بوسیله محلولپاشی بر روی درخت، تیمارهای آب گرم در چهار دما (۴۵ درجه سانتیگراد به مدت ۲۰ دقیقه، دمای۵۰ درجه سانتیگراد به مدت یک دقیقه، دمای۵۵ درجه سانتیگراد ۳۰ ثانیه و شاهد) و پوشش پلی اتیلن بر روی عمر انباری و برخی صفات کمی و کیفی انار رقم ملس ساوه مورد مطالعه قرار گرفته است. استفاده از تیمار قبل از برداشت کلریدکلسیم سبب کاهش آثار سرمازدگی و جلوگیری از کاهش وزن میوه انار گردید (۰۱/۰P<) ولی بر روی فعالیت متابولیکی میوه انار و میزان پوسیدگی اثری نداشت. تیمارهای آب گرم باعث کاهش آثار سرمازدگی و آلودگی قارچی میوه ها گردیدند (۰۱/۰P<). ولی آب گرم ۵۰درجه و ۴۵درجه سانتیگراد سبب آسیب به پوست میوه و افزایش تلفات آن شد. پوششهای پلی اتیلنی با جلوگیری از کاهش وزن پوست میوه انار در حفظ کیفیت ظاهری میوه در طول مدت انبارمانی موثر بودند (۰۱/۰P<). این پوششها بر کیفیت خوراکی دانه های انار تأثیر نامطلوب نداشتند ولی سبب افزایش رشد قارچها بر روی پوست میوه ها گردیدند (۰۱/۰P<). استفاده از تیمار قبل از برداشت کلریدکلسیم و سپس اعمال تیمار آب گرم ۵۰ درجه سانتیگراد به مدت یک دقیقه سپس قرار دادن میوه ها در داخل پوششهای پلی اتیلنی بدون اثر نامطلوب بر روی کیفیت خوراکی و وضعیت ظاهری دانه های انار، سبب کاهش آثار سرمازدگی و آلودگی قارچی و حفظ کیفیت پوست انار گردید.
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۹-۱۳۸۶ )
چکیده
اثر غنی سازی آرد ستاره با آهن، اسید فولیک، روی و کلسیم بر خواص شیمیایی (گلوتن خشک، گلوتن مرطوب، عدد گلوتن، پروتئین و عدد زلنی)، رئولوژیکی (جذب آب، مقاومت، گسترش، افت بعد از ۱۰ و ۲۰ دقیقه، مقاومت به کشش، قابلیت به کشش، ضریب کشش، حداکثر ارتفاع و انرژی خمیر) نان بربری بررسی و با شاهد مقایسه شد. تیمارها عبارت بودند از: شاهد (آرد ستاره بدون هیچگونه افزودنی)، کم مقدار (۲۰ ppm آهن، ۱,۵ ppm اسید فولیک، ۲۰ ppm فلز روی و ۹۰۰ ppm کلسیم)، متوسط مقدار (۳۰ ppm آهن، ۲ ppm اسید فولیک، ۳۰ ppm فلز روی و ۱۲۰۰ ppm کلسیم)، پر مقدار (۴۰ ppm آهن، ۲.۵ ppm اسید فولیک، ۴۰ ppm فلز روی و ۱۵۰۰ ppm کلسیم). نتایج نشان داد که در خواص شیمیایی، گلوتن خشک، گلوتن مرطوب و پروتئین اختلاف معنی داری بین نان شاهد و تیمارهای غنی شده وجود ندارد. عدد گلوتن در تیمارهای کم و متوسط مقدار افزایش معنی داری نسبت به شاهد داشته و در نمونه پر مقدار نسبت به شاهد و نمونه های غنی شده کاهش معنی دار یافته است. عدد زلنی در نمونه شاهد و تیمارهای غنی شده کم و متوسط مقدار تفاوت معنی داری نداشته است، اما در تیمار پر مقدار افت معنی داری در سطح ۵ درصد نسبت به سه تیمار دیگر نشان داده است. در خواص رئولوژیک ارزیابی شده با فارینوگراف گسترش خمیر، مقاومت خمیر، افت خمیر بعد از ۱۰ و ۲۰ دقیقه نوسانات اختلاف معنی دار نداشته اند. جذب آب در نمونه های غنی شده افزایش معنی دار در سطح ۵ درصد نسبت به شاهد داشته است. مقاومت به کشش خمیر در اکستنسوگراف ۴۵ دقیقه در نمونه کم مقدار افزایش معنی دار در سطح ۵ درصد و در نمونه های متوسط و پر مقدار کاهش معنی دار در این سطح نسبت به شاهد داشته است. مقاومت به کشش خمیر در اکستنسوگراف ۹۰ و ۱۳۵ دقیقه در نمونه کم مقدار و متوسط مقدار نسبت به شاهد کاهش معنی داری در سطح ۵ درصد داشته، در تیمار پر مقدار هم نسبت به شاهد و نمونه های کم و متوسط مقدار افت معنی دار در سطح ۵ درصد داشته ایم. در قابیلیت به کشش هم عکس این نتیجه گیری صادق است.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
ملاس چغندرقند یک منبع کربن شناخته شده، ارزان و دردسترس برای رشد سلولهای میکروبی است. قند موجود در ملاس بهعنوان منبع کربن برای رشد میکروبها مصرف میشود و ترکیبات غیرقندی آن بهویژه ترکیبات نیتروژندار نقش تعیینکنندهای در بهبود رشد سویههای باکتریایی برعهده دارند. از سوی دیگر تثبیت سلول کامل، شامل استقرار سلول دست نخورده و محدود کردن فیزیکی آن در ناحیه ویژهای از فضا با حفظ فعالیت کاتالیتیکی آن است که امکان استفاده مجدد از آن ها را فراهم میآورد. این تکنیک انجام پیوسته و سریع فرایندهای زیستی را ممکن میسازد. همچنین بازده تولید و کیفیت محصول بهبود مییابد و بازیافت سادهتر آن امکانپذیر میگردد. سلول های زنده تثبیتشده، بهعنوان بیوکاتالیزورهای کنترل شده، قادر به انجام واکنشهای آنزیمی تکمرحلهای و فرایندهای تخمیری پیوسته میباشند. در بررسی حاضر، سلولهای اشریشیاکلی در هیدروژل آلژینات کلسیم تثبیت شدند و با استفاده از ملاس چغندر قند بهعنوان منبع کربن، در واکنش تولید تریپتوفان با دخالت پیشسازهای سرین و ایندول مورد استفاده قرار گرفتند. مقایسه تریپتوفان تولیدی توسط کاتالیزور سلولی آزاد و تثبیتشده در ژل، بر افزایش %۴۲/۹تولید این اسیدآمینه در بستر آلژینات کلسیم دلالت دارد. همچنین این واکنش تولید در ۹ سیکل متوالی پیگیری شد و نتایج نشان دادند سلولهای E.coli تثبیتشده در آلژینات، در حضور ملاس چغندرقند قادر به تولید اسیدآمینه تریپتوفان در چندین سیکل سلولی هستند. استفاده از ملاس (محصول جانبی صنایع کشاورزی) برای رشد سلولهای میکروبی و تولید اسیدآمینه تریپتوفان، سبب کاهش در هزینه تولید و تولید مقرون بهصرفه تریپتوفان شده است.
دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
دراین تحقیق اثر سه متغیر مقدار شیر سویا ( ۰ تا ۲۵%) ، مقدار کلرورکلسیم (۳/۰ تا ۱%) و دمای انعقاد (۳۰ تا C ْ۴۰ ) بر خصوصیات حسی (طعم وبافت) و شیمیایی (درصد کل مواد جامد، درصد پروتئین و درصد چربی) پنیر فتای فراپالایش شده تولید شده ازمخلوط شیر گاو و شیرسویا بررسی شد. نتایج در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه وتحلیل شد. ضریب تبیین برای مدل های رگرسیون برازش شده طعم ، بافت، درصد کل مواد جامد، درصد پروتئین و درصد چربی به ترتیب ۹۶۵/۰، ۹۱۸/۰، ۹۲۴/۰، ۹۹۹/۰ و ۸۴۱/۰ بود، ضمن اینکه فاکتور عدم برازش برای مدل تمامی صفات در سطح ۹۵% معنی دار نبود. بنابراین صحت مدل برای برازش اطلاعات تأیید گردید. با توجه به نتایج به دست آمده ، نقطه بهینه متغیرهای تولید برای دست یافتن به پنیری که حتی الامکان بیشترین مجموع امتیاز طعم، بافت، درصد مواد جامد، درصد پروتئین و درصد چربی را داشته باشد، ۱۵% شیر سویا، ۳/۰% کلرورکلسیم و دمای انعقادC ْ۳۸ می باشد. چنین محصولی دارای نمره طعم ۹/۳، نمره بافت ۷۲/۴، کل مواد جامد ۱۳/۳۵% ، پروتئین ۴۵/۱۳% و چربی ۰۵/۱۴% است.
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: اسید آراشیدونیک از اسیدهای چرب ضروری بوده که نقش مهمی در فرآیند تولیدمثل ماهیان از طریق تنظیم عملکرد سیستم درونریز از جمله سنتز هورمونهای استروئیدی دارد. هدف این مطالعه بررسی اثر سطوح مختلف اسید آراشیدونیک جیره بر میزان کلسیم، هورمونهای تیروئیدی و کورتیزول در مراحل زردهسازی و رسیدگی نهایی مولدین مادهماهی گورامی آبی بود.
مواد و روشها: در این تحقیق کاربردی تعداد ۱۵۰ قطعه بچه ماهی گورامی آبی (Trichopodus trichopterus) در میان ۱۵ آکواریوم (۳ آکواریوم در هر تیمار) توزیع و تا رسیدن به بلوغ جنسی به مدت ۵ ماه از جیرههای آزمایشی شامل سطوح مختلف اسید آراشیدونیک (۰/۰۲، ۰/۵۳، ۱/۰۵، ۱/۶، ۲/۱۲% از جیره) تغذیه کردند. پس از رسیدگی جنسی تعداد ۱۲ ماهی ماده از هر تیمار انتخاب و میزان یون کلسیم در پلاسما با روش فتومتری و میزان هورمون کورتیزول در سرم و میزان هورمونهای ترییدوتیرونین (T۳) و تیروکسین (T۴) ذخیرهشده در تخمدان با روش الایزا در دو مرحله زردهسازی و رسیدگی نهایی اندازهگیری شدند. تمامی دادهها پس از تست نرمالبودن با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شده و برای مقایسه معنیداری بین میانگینها از آزمون آماری دانکن در سطح احتمال ۵% استفاده شد. برای محاسبه ارتباط میان سطوح آراشیدونیک جیره و پارامترهای سنجیدهشده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. کلیه آنالیزها توسط نرمافزار SPSS (نسخه ۲۲) انجام شد.
یافتهها: در مرحله زردهسازی در تیمارهای با سطوح بالای آراشیدونیک میزان یون کلسیم بالاترین مقادیر و هورمون کورتیزول کمترین سطح را داشتند (۰/۰۵p<). میزان هورمون کورتیزول در مرحله رسیدگی نهایی نسبت به مرحله زردهسازی بالاتر بوده و همچنین با افزایش سطوح آراشیدونیک روند افزایشی داشت. میزان هورمون T۳ در تخمدان ماهیان در هر دو مرحله زردهسازی و رسیدگی نهایی با افزایش سطوح ARA افزایش معنیداری داشت (۰/۰۵p<). میزان هورمون T۴ در تخمدان ماهیان در مرحله زردهسازی با افزایش سطح ARA ارتباط معنیداری نداشت، در حالی که در مرحله رسیدگی نهایی با افزایش ARA جیره میزان ذخیره این هورمون به طور معنیداری افزایش یافت(۰/۰۵p<).
نتیجهگیری: استفاده از سطوح بالای آراشیدونیک در مرحله مولدسازی میتواند باعث افزایش سطح کلسیم و هورمونهای تیروئیدی و درنتیجه بهبود زردهسازی شود. در مرحله رسیدگی نهایی نیز افزایش آراشیدونیک تا سطح ۱/۶% باعث افزایش سطح کورتیزول میشود.
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
به منظور بهبود قابلیت زنده مانی در شرایط نامساعد معده و روده باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس ۱۶۴۳ PTCC بوسیله الژینات کلسیم میکروکپسول شد و در شرایط شبیه سازی شده معده و روده به مدت ۰ ،۳۰ ،۶۰ ،۹۰ ،۱۲۰ دقیقه در ۳۷ درجه سانتیگراد گرمخانه گذاری گردید. قابلیت زیستی باکتری بر حسب مدت زمان مورد نیاز برای کاهش یک پایه لگاریتمی در جمعیت میکروبی ( Dv) محاسبه شد. برای تعیین نحوه پراکنش اندازه ذرات کپسول از روش پارتیکل سایز انالایزر استفاده گردید. برای مطالعه شکل ظاهری کپسول ها از تکنیک SEM استفاده شد. میکروانکپسولاسیون در سطح ۰۵/۰ p< سبب کاهش مرگ باکتری های پروبیوتیک در شرایط اسیدی معده (h ۲, ۵ /۱ pH ) می شود. همچنین پس از گرمخانه گذاری به مدت ۶۰ دقیقه در شرایط شبیه سازی شده معده و دو ساعت در شرایط مشابه شیره روده ( ۲۵ /۷ pH ) تعداد سلولهای زنده برابر log cfu / g ۵/۶ بدست آمد در حالیکه این مقدار برای سلولهای شاهد log cfu / g ۳/۲ بود.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
در این تحقیق دو نمونه فیلم با پایه آلژینات سدیم تهیه شدند که فرمولاسیون اول شامل ۵ گرم آلژینات سدیم، ۴۵ گرم قند دکستروز منوهیدرات، ۲۷۰ میلی لیتر آب مقطر و فرمولاسیون دوم شامل تمام مواد است و فقط بجای دکستروز منوهیدرات از مالتودکسترین استفاده شده و مقدار ۲۰ گرم گلیسرول هم به آن اضافه شد. حجم های ۵۰ میلی لیتری فیلم ها روی صفحات پوشیده شده با ساران پهن شده و بعد از ۴۸ ساعت در شرایط آزمایشگاه (دمای ۲۳±۲ درجه سانتیگراد و رطوبت ۵۰±۵% ) بصورت لایه نازکی خشک شدند. سپس در محلول دیگری دارای ۲,۷۴ گرم کلرید کلسیم، ۰.۹ گرم کربوکسی متیل سلولز و ۴۹ میلی لیتر آب مقطر بمدت ۳۰ ثانیه غوطه ور شدند. ضخامت فیلم ها با میکرومتر دیجیتالی تعیین شد و با دستگاه اینستران خواص مکانیکی ارزیابی شدند که بین دو نمونه فرمولاسیون تفاوت معنی داری مشاهده نشد. خواص فیزیکی هم ارزیابی شدند که در نفوذپذیری به بخار آب تفاوت معنی دار نبود اما در سرعت انتقال اکسیژن فرمولاسیون دوم کاهش معنی داری را نشان داد.
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در پزشکی میتوان از نانوالیاف در ساخت باند زخم استفاده کرد. هدف مطالعه حاضر، تهیه نانوکامپوزیت کربوکسیمتیلسلولز/کلسیمآلژینات/پلیوینیلالکل/نقره (CMC/Alg/PVA/Ag) با روش الکتروریسندگی و بررسی عملکرد آن بهعنوان پانسمان زخم بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر بیوفیلم کربوکسیمتیلسلولز در شرایط بهینه به روش ریختهگری تهیه شد، سپس نانوالیاف کلسیمآلژینات/پلیوینیلالکل/نقره با روش الکتروریسندگی در شرایط بهینه تهیه و روی فیلم کربوکسیمتیلسلولز نشانده شد. در نهایت امکان کاربرد محصول بهعنوان پانسمان در بهبود زخم و ویژگیهای ضدباکتریایی، مورفولوژیکی و قابلیت نفوذپذیری آن نسبت به بخار آب بررسی شد.
یافتهها: فیلم CMC/Alg/PVA/Ag، نسبت به فیلم CMC نفوذپذیری کمتری به بخار آب و نسبت به نانوالیاف Alg/PVA/Ag نفوذپذیری بیشتری داشت. بیشترین حساسیت مربوط به باکتریهای گرم منفی اشریشیا کلی و کلبسیلا پنومونیه بهترتیب با قطر هالههای ۲۳ و ۲۴میلیمتر و باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس با قطر هالههای ۲۱ و ۱۷میلیمتر برای فیلم CMC/Alg/PVA/Ag مشاهده شد. زخم با پانسمان CMC/Alg/PVA/Ag بهصورت معنیداری سرعت بهبودی بهتری نسبت به پانسمان CMC و همچنین پانسمان CMC/Ag نشان داد.
نتیجهگیری: استفاده از نانوکامپوزیت CMC/Alg/PVA/Agبهعنوان پانسمان امکانپذیر است. این پانسمان با داشتن منافذ اجازه عبور بخارات ناشی از ترشحات زخم را میدهد، نسبت به مایعات و باکتریها غیرقابل نفوذ، اما نسبت به اکسیژن و بخار آب نفوذپذیر است، حساسیتزا نبوده و سمیت و تحریک شیمیایی ایجاد نمیکند، پانسمان شفاف و امکان دیدن زخم زیرین آن به آسانی امکانپذیر است، سطح مرطوب مورد نیاز برای ترمیم زخم را فراهم میکند، به زخم نمیچسبد در نتیجه تعویض آن بدون درد و از نظر هزینه نیز مقرون به صرفه است.
دوره ۹، شماره ۳۵ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
در این پژوهش اثر مقادیر مختلف چربی (۰، ۲، ۶، ۱۰، ۱۴ و ۱۸ درصد) موجود در ریتنتیت (ناتراوه) و مقدار کلرید کلسیم (۰ و ۰۲/۰ درصد) اضافه شده به آن، بر ویژگی های انعقادی (زمان انعقاد، مقدار آب پنیر و بازده تولید پنیر) و شیمیایی (درصد چربی، درصد کل مواد جامد، درصد اسیدیته و مقدار pH) پنیر فتای فراپالایشی تولید شده از پودر ریتنتیت بررسی شد. همچنین اثر نحوه افزودن نمک (گذاردن بر روی کاغذ مخصوص پس از انعقاد یا افزودن مستقیم به ناتراوه)، بر ویژگی های انعقادی و شیمیایی نمونه پرچرب مورد بررسی قرار گرفت. بررسی آماری نتایج نشان داد که با کاهش مقدار چربی، زمان انعقاد و مقدار آب پنیر درون بسته افزایش و بازده تولید، کاهش معنی داری یافت (۰۵/۰ > P). متغیر کلرید کلسیم، اثر کاهنده معنی داری (۰۰۱/۰ > P) بر زمان انعقاد دلمه داشت و این اثر در مورد تیمارهای با چربی کمتر از ۱۰ درصد، مشهودتر بود. مقدار کلرید کلسیم اثر معنی داری بر مقدار آب پنیر، بازده تولید و ویژگی های شیمیایی اندازه گیری شده نداشت. از سوی دیگر کاهش چربی اثر معنی داری بر تمامی ویژگی های شیمیایی داشت. بیشترین مقدار چربی، مواد جامد کل و اسیدیته و کمترین مقدار pH، در نمونه حاصل از تراوه با ۱۸ درصد چربی مشاهده گردید که اختلاف معنی داری با سایر تیمارها داشت (۰۵/۰ > P). افزودن نمک به ریتنتیت (بدون استفاده از کاغذ مخصوص) باعث کاهش مقدار ماده جامد و آب پنیر و افزایش بازده تولید گردید، اما اسیدیته و pH دو نمونه پنیر فاقد اختلاف آماری معنی دار بودند.
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده ایران یکی از مهمترین تولید کنندگان انجیر در جهان است. یکی از فرآورده های این محصول، انجیر نیمه مرطوب می باشد، این محصول پس از فرآوری در حین نگهداری به سرعت تغییر رنگ داده و قهوه ای می شود. هدف این تحقیق، ارزیابی اثر دما و زمان خیساندن و بررسی اثر کلرید کلسیم، سیستئین، متا بی سولفیت سدیم و اسید سیتریک در غلظت های مختلف در جلوگیری از قهوه ای شدن انجیر نیمه مرطوب در دمای محیط بود. ترکیبات شیمیایی(پروتئین، قندکل، چربی، فیبرو رطوبت) نمونه های انجیر تعیین شد. به منظور آماده سازی محصول از ۵ طول زمان (۳، ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ دقیقه) و ۵ سطح دما (۲۰، ۴۰، ۶۰، ۸۰، ۱۰۰ درجه) در قالب یک طرح مرکب مرکزی چرخش پذیر استفاده شد. نمونه ها در دمای محیط به مدت ۲ هفته نگهداری شدند. سپس رطوبت، رنگ و بافت نمونه ها اندازه گیری گردید. محلول های کلرید کلسیم با غلظت های ۶/۰، ۱، ۵/۱ و ۲ درصد و اسید سیتریک باغلظت های۵/۰، ۱، ۲ و ۳ درصد و سیستئین با غلظت های ۰۵/۰، ۰۷/۰، ۲/۰ و ۵/۰ درصد و متا بی سولفیت سدیم با غلظت های ۵۰۰، ۸۰۰ ، ۱۰۰۰و ۱۲۰۰ ppm تهیه شدند. سپس انجیرهای خشک در محلولهای آماده شده و در آب به عنوان نمونه شاهد در مدت زمان و دمای بهینه تعیین شده از مرحله اول غوطه ور شدند. بعد از آن در طول مدت ۴ ماه نگهداری، در فواصل زمانی مشخص رنگ نمونه ها بررسی گردید. نتایج نشان داد که دمای ۶۰ درجه سانتی گراد و مدت زمان ۳ دقیقه علاوه بر بافت و رنگ مناسب، باعث تولید محصولی با میزان رطوبت ۲۰ درصد(رطوبت مناسب) در نمونه های انجیر شدند. افزودن اسید سیتریک ۱، ۲ ،۳ درصد و کلرید کلسیم ۵/۱ درصد به انجیر، میزان L* نسبتا مطلوبی را ایجاد می کند. نتایج آزمون رنگ در مورد سیستئین و متا بی سولفیت سدیم در غلظت های به کار رفته رضایت بخش نبود. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از حرارت مناسب به منظور غیر فعال ساختن آنزیم های پلی فنل اکسیداز و تیمار های شیمیایی به منظور به تعویق انداختن و کاهش میزان قهو ه ای شدن نمونه های انجیر نیمه مرطوب می تواند موثر باشد.
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده به منظور بهبود ویژگی های ساختار ذرات آلژینات کلسیم تهیه شده با فرایند الکترواسپری جهت به تعویق اندازی نرخ تورم و رهش از آنها، از دو بسپار پلی وینیل الکل و پلی وینیل پیرولیدون به همراه فرایند انجماد- رفع انجماد در تولید میکروذرات استفاده شد و ساختار میکروهیدروژل ها با اعمال دو سیکل انجماد و رفع انجماد تقویت گردید. ذرات حاصله فاقد هرگونه تورم در اسید هیدروکلریدریک (۲/۱pH=) بودند. تورم ذرات در بافر فسفات (۴/۷pH=) مشخص کننده اثر قابل توجه افزودن پلی وینیل الکل و پلی وینیل پیرولیدون به همراه فرایند انجماد-رفع انجماد در به تعویق اندازی تورم ذرات بود. تورم ذرات حاصل از خشک کردن انجمادی آلژینات کلسیم پس از گذشت ۸ ساعت در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد ۶۵/۲۴۴ درصد و تورم ذرات بهبود یافته با پلی وینیل الکل و پلی وینیل پیرولیدون تحت فرایند انجماد-رفع انجماد ۳۴/۱۲۶ درصد و تحت خشک شدن انجمادی ۱۵/۱۵۲ درصد برآورد گردید. نتایج رهش کافئین به عنوان ترکیب مدل در محیط های مذکور بیانگر به تعویق افتادن رهش در حضور پلی وینیل الکل و پلی وینیل پیرولیدون به ویژه بعد از فرایند انجماد-رفع انجماد می باشد. طیف های حاصل از FTIR نشان دهنده ریزپوشانی فیزیکی کافئین در ذرات بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که میکروذرات آلژینات کلسیم تقویت شده با اتصالات فیزیکی ناشی از انجماد-رفع انجماد پلی وینیل الکل می توانند قابلیت کاربرد هرچه بهتر در ریزپوشانی و بهبود ویژگی های تورم ذرات و رهش ترکیبات زیست فعال و غذا داروها، با عدم به کارگیری اتصال دهنده های عرضی شیمیایی را ایجاد نماید.
جواد احسانی زنوز، سعید منتخبی کلجاهی، کریم شلش نژاد،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
نانوکامپوزیت هایی بر پایه پلی پروپیلن-الیاف چوب (با نسبت وزنی ۳۰/۷۰ PP/WF) حاوی نانو ذرات کربنات کلسیم (۲,۵ تا ۱۰ قسمت وزنی) و سازگارکننده مالئیک آنیدرید (۵ قسمت وزنی) با به کارگیری اکسترودر دوپیچی و قالبگیری تزریقی تولید شد. خواص مکانیکی، رفتار حرارتی و همچنین جذب آب نمونه های مختلف آزمایش شد. شکل شناسی نمونه ها با میکروسکوپ الکترونی روبشی مطالعه شد. وجود nano-CaCO۳، جذب آب را تا حدود ۶۰ درصد وزنی کاهش می دهد. افزودن nano-CaCO۳ به مخلوط پلی پروپیلن-الیاف چوب باعث بهبود مدول خمشی، استحکام ضربه ای و ازدیاد طول تا پارگی به ترتیب به میزان ۱۲، ۲۲.۵ و ۹ درصد می شود. نتایج حاصل از آزمون گرماسنجی پویشی تفاضلی، نشان دهنده ی افزایش دمای بلورینگی و کاهش درصد بلورینگی نمونه های محتوی nano-CaCO۳ در مقایسه با آمیخته پلی پروپیلن-چوب است. حداکثر مقدار بلورینگی، مدول و استحکام خمشی در نانوکامپوزیت چوب-پلی پروپیلن محتوی phc ۵ نانو کربنات کلسیم، و حداکثر دمای بلورینگی و مقاومت ضربه ای در نانوکامپوزیت محتوی phc ۷.۵ نانوذرات کربنات کلسیم مشاهده شد. کاهش استحکام کششی (تا ۸.۸ درصد) در نانوکامپوزیت های PP/WF/CaCO۳، به کاهش بلورینگی در زمینه پلیمری، و همچنین به وجود nano-CaCO۳ در محل تماس الیاف چوب و پلیمر زمینه، نسبت داده شد.
فرامرز آشنای قاسمی، غلامحسن پایگانه، مهدی رحمانی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
در این پژوهش تأثیر حضور همزمان نانوذرات کربنات کلسیم و پلی پروپیلن گرفت شده با انیدرید مالئیک (PP-g-MA) بر روی استحکام ضربه و مدول یانگ پلی پروپیلن (PP) به صورت تجربی بررسی می شود. از دو نوع نانوذرات کربنات کلسیم (روکش شده با تک لایه اسید استئاریک و روکش نشده) به منظور بررسی تأثیر اصلاح سطح نانوذرات بر روی خواص مکانیکی ترکیب ها استفاده می شود. تمامی نمونه ها در یک اکسترودر دوپیچه همسوگرد مخلوط شده و سپس به وسیله قالب ریزی تزریقی به شکل نمونه های استاندارد کشش و ضربه درمی آیند. تأثیر اصلاح سطح نانوذرات و همچنین حضور PP-g-MA در چگونگی پراکندگی نانوذرات کربنات کلسیم درماتریس PP، با استفاده از میکروسکوپ FESEM بررسی می شود. نتایج اندازه گیری نشان می دهد که انطباق خوبی مابین مقادیر اندازه گیری شده روکش نانوذرات کربنات کلسیم توسط آنالیز TGA و روابط تئوری وجود دارد. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که اصلاح سطحی نانوذرات کربنات کلسیم و حضور PP-g-MAتأثیر بسزایی در بهبود توزیع و پراکندگی نانوذرات در ماتریس پلی پروپیلن دارد. افزودن نانوذرات کربنات کلسیم بهبود استحکام ضربه و مدول یانگ پلی پروپیلن را به همراه داشته، حال آنکه افزودن PP-g-MA به ماتریس پلی پروپیلن باعث افزایش استحکام ضربه و کاهش مدول یانگ می شود.
فرامرز آشنای قاسمی، محمود اسلامی فارسانی،
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده- موادی که ترکیبی از میرایی و سفتی بالا دارند در بسیاری از کاربردهای صنعتی مورد توجه هستند. در تحقیق حاضر خواص میرایی و سفتی نانوکامپوزیت¬های پلی¬پروپیلن/کربنات¬کلسیم مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور پراکندگی بهتر نانوذرات کربنات کلسیم در ماتریس پلی پروپیلن، نانوذرات اولیه با یک تک لایه از اسید استایریک روکش شدند. تمامی ترکیب ها شامل ۵، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد وزنی از نانوذرات در یک اکسترودر دوپیچه همسوگرد مخلوط شدند و به کمک دستگاه پرس داغ به شکل صفحه، و سپس توسط پانچ پنوماتیک به صورت نمونه های کشش استاندارد درآمدند. خواص کششی نمونه¬ها به صورت تجربی بررسی گردید. به منظور بررسی خواص دینامیکی مکانیکی نمونه¬ها از آزمون DMTA استفاده شد و ساختار شناسی ترکیب ها نیز به کمک SEM انجام شد. تصاویر SEM پراکندگی مناسب نانوذرات کربنات کلسیم روکش شده با تک لایه از اسید استایریک را تأیید کرد. نتایج تست کشش نشان داد که با افزایش درصد وزنی نانوذرات، استحکام کششی کاهش، و مدول افزایش می¬یابد. با توجه به نتایج آزمون DMTA، با افزایش نانوذرات کربنات کلسیم خواص میرایی نمونه¬ها بهبود می¬یابد.
دوره ۱۳، شماره ۵۶ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده از مهمترین عوامل فساد نان می توان به انواع فساد های کپکی اشاره نمود که عمدتا ناشی از آسپرژیلوس، فوزاریوم و پنی سیلیوم می باشد. باکتری های اسید لاکتیک از جمله نگهدارنده های زیستی هستند که به دلیل خواص ضد میکروبی و در پاره ای از موارد به علت تأثیرات مثبتی که بر خواص ارگانولپتیک دارند، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش تاثیر محلول پاشی باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس PTCC ۱۳۳۶ در سه غلظت (۰، ۱۰۴ و ۲cm/cfu ۱۰۶) و استفاده هم زمان پروپیونات کلسیم در سه غلظت (۰ ، ۲/۰ و ۴/۰ درصد) بر فعالیت کپک ها، خواص ارگانولپتیک نان لواش و نیز تأثیر آن بر کاهش مقدار مصرف پروپیونات کلسیم بررسی گردید. در نان های تهیه شده، pH، اسیدیته و مقدار کپک زدگی ( مشاهده ی ماکروسکوپی و آزمایشگاهی) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد پاشش باکتری لاکتوکوکوس لاکتیس PTCC ۱۳۳۶ بر سطح نان می تواند با قدرت بیشتری در مقایسه با پروپیونات کلسیم باعث کاهش کپک زدگی گردد. بطوری که کمترین مقدار کپک زدگی در نمونه M۳P۳ (نمونه حاوی cfu/cm۲ ۱۰۶ و۳/۰% پروپیونات کلسیم) مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان داد کاربرد هم زمان لاکتوکوکوس لاکتیس PTCC ۱۳۳۶ و پروپیونات کلسیم بر روی ممانعت از رشد کپک ها اثر تشدید کنندگی دارند.
علی نوزاد بناب، رسول محسن زاده، سید محمد رضا سید نورانی،
دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله، تاثیر نانو ذرات کربنات کلسیم بر جذب آب و خواص سایشی پلی آمید مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور ابتدا نانو کامپوزیت هایی بر پایه ی پلی آمید ۶، حاوی نانو ذرات کربنات کلسیم (۱ تا ۵ قسمت وزنی) و PA-g-MAH به عنوان سازگارکننده (۱ قسمت وزنی) به روش اکسترودر دو پیچه و قالب گیری تزریقی تولید می شوند. آزمون سایش برای هر یک از نمونه ها تحت شرایط یکسان انجام می گیرد. سپس شکل شناسی نمونه ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی می شود. حضور نانو ذرات کربنات کلسیم، همراه با سازگارکننده، منجر به افزایش مقاومت سایش نمونه ها و کاهش جذب آب آنها می گردد. نتایج آزمایش ها نشان می دهد که کمترین مقدار سایش در نمونه ی کامپوزیت حاوی ۱ قسمت وزنی نانو ذرات کربنات کلسیم همراه با سازگارکننده رخ می دهد، و مقدار سایش این نمونه حدود ۴ برابر کمتر از نمونه ی پلی آمیدی خالص می اشد. علاوه بر این حضور نانو ذرات کربنات کلسیم همراه با سازگارکننده، منجر به کاهش حدود ۳۲ درصدی میزان جذب آب در نانو کامپوزیت نسبت به پلی آمید خالص می گردد. همچنین تأثیر سازگارکننده در پخش یکنواخت نانو ذرات در زمینه ی پلیمری و نتیجه ی آن بر روی خواص سایشی حائز اهمیت می باشد.
دوره ۱۵، شماره ۷۶ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
پژوهش حاضرجهت بررسی قابلیت اتصال پروتئین آبکافت شدهی دانهی گوجه با کلسیم انجام شد. آبکافت توسط آنزیم پپسین (U۶۰۰) صورت گرفت. برای دستیابی به بهترین بازده تولید کمپلکس و محتوی کلسیم متغیر زمان آبکافت و نسبت آنزیم به سوبسترا به ترتیب در محدوده ی ۱۸۰-۳۰ دقیقه و ۳-۱% انتخاب شدند. نتایج به دست آمده توسط روش سطح پاسخ نشان داد که افزایش میزان آنزیم اثر معناداری بر افزایش قابلیت اتصال پروتئین هیدورلیز شده داشت (۰۵/۰p<). جهت بررسی ساختار کمپلکس پپتید-کلسیم و مقایسهی آن با پپتید عاری از کلسیم از طیف نگاری مرئی-فرابنفش، مادون قرمز- تبدیل فوریه و فلورسنس استفاده شد. نتایج طیف نگاری فلورسنس حاکی از افزایش هیدورفوبیسیتی سطحی نمونهی پپتید عاری از کلسیم بود که این تجمعات آب گریز اثر مهمی در تشکیل اتصالات بینابینی و افزایش بازده تشکیل کمپلکس پپتید-کلسیم داشت. نتایج طیف نگاری مادون قرمز-تبدیل فوریه نیز نشان داد که گروه عاملی کربوکسیلات و گروه هیدروکسیل قابلیت مهمی در اتصال به کلسیم را دارا می باشند. همچنین تغییرات نوارهای جذبی مرئی- فرابنفش در کمپلکس پپتید-کلسیم نسبت به پپتید عاری از کلسیم بیانگر تشکیل اتصالات جدید در زنجیره های پپتیدی بود.