جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای Sio۲


دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

موضوع تحقیق: در این پژوهش، نانوکامپوزیت­های مغناطیسی Fe۳O۴@SiO۲ عامل­دار شده با اتیلن دی­آمین تترااستیک اسید با ساختار هسته-پوسته به منظور حذف یون­های کادمیوم دوظرفیتی از محلول­های آبی سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
روش تحقیق:  در مرحله اول، نانوذرات کروی هسته-پوسته Fe۳O۴@SiO۲ با به کارگیری نانوذرات Fe۳O۴ به عنوان هسته، تترااتیل اورتوسیلیکات (TEOS) به عنوان منبع سیلیکا و پلی وینیل الکل (PVA) به عنوان فعال­کننده سطحی سنتز شدند. سپس در مرحله بعدی، خصوصیات گروه­های عاملی سطحی، ساختار کریستالی، خواص مغناطیسی، اندازه و مورفولوژی سطحی این نانوذرات با به کارگیری طیف­سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه FT-IR))، پراش اشعه ایکس XRD))، میکرسکوپ الکترونی عبوری TEM))، میکرسکوپ الکترونی روبشی FE-SEM))، توزیع اندازه ذرات (DLS(، مغناطیس­سنج نمونه مرتعش (VSM) و اندازه­گیری سطح ویژه و تخلخل (BET) مورد بررسی، شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به خاطر خصوصیات مغناطیسی جاذب، این نانوذرات قابلیت جداسازی ساده از مخلوط واکنش با به کارگیری یک مگنت مغناطیسی و استفاده مجدد در پنج چرخه متوالی بدون کاهش جدی در فعالیت  را دارا می­باشد.
نتایج اصلی: به منظور بررسی طبیعت جاذب، آزمایش­های گوناگون همچون مقدار جاذب و زمان تماس بررسی و بهینه شدند.  تأثیر مقادیر مختلف و زمان تماس جاذب به منظور حذف یون­های کادمیوم دوظرفیتی از محلول­های آبی، مقدار جذب ماکزیمم ۹۴% را در دمای محیط نشان می­دهد. تمامی نتایج مطالعات نشان می­دهند که نانو کامپوزیت سنتزی Fe۳O۴@SiO۲-EDTA یک جاذب مؤثر، قابل بازیافت با عملکرد عالی برای حذف کادمیوم دوظرفیتی می­باشد. همچنین قابلیت بازیافت Fe۳O۴@SiO۲-EDTA به منظور حذف کاتیون دوظرفیتی برای چرخه های متوالی جذب-واجذب مورد بررسی قرار گرفت.


دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

نفت موجود در مخازن هیدروکربوری زیرزمینی شامل هیدروکربورهای سنگین که دارای خصوصیات متفاوت  میباشد. هیدروکربورهای سنگین شامل واکسها,مواد آسفالتنی و رزینها میباشد که میتوانند به صورت جامد در ترکیبات ظاهر شوند که در این بین واکسها اهمیت خاصی دارند.تغییر عواملی مانند دما,فشار,ترکیبات اجزای سبک در ترکیبات نفتی و ... سبب تشکیل رسوب واکس پارافینی جامد در سیال نفتی میشود.رسوب واکس تشکیل شده به طور عمده شامل پارافینها, نفتنها, و به مقدار کمی آروماتیکها میباشد. تشکیل این رسوبات در مرحله اول باعث گرفتگی لوله ها و افزایش مقاومت در برابر جریان و درنتیجه افت فشار جریان و علاوه بر افزایش توان مورد نیاز جهت پمپ نمودن سیال, موجب استهلاک زودرس تاسیسات میشود.مساله تشکیل رسوب واکس و عوامل موثر بر آن, سالهای متمادی مورد بحث پزوهشگران بوده و روشهای متفاوتی جهت کنترل آن بررسی شده است.در این پروژه با بررسی نانوذره SiO۲ به عنوان بازدارنده شیمیایی در کاهش دمای تشکیل اولین کریستال واکس(WAT), نتایج قابل قبولی بدست آمد. ابتدا با استفاده از آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی, دمای ۲۵ درجه سانتی گراد برای نقطه ابری شدن نفت خام  بدست آمد.سپس با افزودن نانوذره SiO۲ در غلظتهای مختلف, این دما برای مقادیر متفاوت نانوذره به میزان قابل توجهی کاهش یافت. آنالیز میکروسکوپ نوری قظبی(CPM) نیز تغییر ساختار کریستالهای واکس را به کروی مانند بعد از افزودن نانوذره نشان میدهد.جهت بررسی رفتار جریانی نفت خام نیز از بررسی پارامتر ویسکوزیته ظاهری در نرخ برشی های ۱, ۰,۱ و ۰.۰۱ rpm در دماهای بالاتر و پایینتر دمای WAT استفاده شد که به طور کلی تاثیر نانوذره SiO۲ قابل قبول بود. سپس با استخراج رسوب واکس نمونه های نفتی توسط دو آنالیز پراش پرتو اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی(FESEM) به همراه افزونه EDAX به مطالعه تغییرات حاصل از افزودن نانوذره در رسوبات پرداخته شد.در این زمینه, طبق آنالیز پراش پرتو ایکس مشخص شد که نانوذرات هیچ برهمکنش شیمیایی با مولکولهای واکس نداشته اند بلکه تاییدی بر نتایج بدست آمده در تحلیل آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی بود.تغییر ساختار رسوب واکس از ساختار لایه ای مانند در غیاب نانوذرات به ساختاری دارای ریزدانه ها در حضور نانوذرات نیز از نتایج حاصل از آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی بود.


دوره ۷، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

آلودگی آب و خاک با فلزات سنگین خطرات و تهدیدهای جدی برای سلامتی بشر و محیط زیست ایجاد می­کند و لذا یافتن راهکاری مؤثر برای حذف این فلزات بسیار لازم و ضروری می­باشد. در این پژوهش ابتدا نانو ذرات مغناطیسی  MnFe۲O۴@SiO۲ عامل­دار شده با N- فسفونو متیل آمینو دی­استیک اسید با ساختار هسته-پوسته سنتز شدند. سپس خصوصیات گروه‌های عاملی سطحی، ساختار کریستالی، خواص مغناطیسی، اندازه و مورفولوژی سطحی این نانوذرات با بکارگیری آنالیزهای طیف­سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه  (FT-IR)، پراش اشعه ایکس (XRD)، میکرسکوپ الکترونی عبوری (TEM) میکرسکوپ الکترونی روبشی (FE-SEM)، آنالیز توزین حرارتی (TGA) و مغناطیس­سنج نمونه مرتعش (VSM) مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند. نهایتاً بررسی کارایی این نانوجاذب سنتزی در حذف یون­های مس و کروم از محلول­های آبی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. اثر پارامترهای مختلف همچون اثر pH، مقدار جاذب و زمان تماس بر میزان جذب یون­های مس و کروم از محلول بررسی گردید. نتایج نشان می­دهد که با افزایش میزان pH از ۵/۲ تا ۵ میزان جذب دو یون فلزی مس (II) و کروم (VI) به طور چشمگیری افزایش می­یابد و بالاترین راندمان جذب در pH برابر ۷ حاصل شد.  میزان R در نمودار جذب فرندلیچ یون مس نسبت به ایزوترم لانگمویر بیشتر است و در نتیجه جذب یون مس بر روی جاذب از معادله جذب فرندلیچ تبعیت می­کند. همچنین میزان R در نمودار جذب فرندلیچ  برای یون کروم  نسبت به ایزوترم لانگمویر بیشتر می­باشد و از اینرو جذب یون­های کروم بر روی جاذب از معادله جذب فرندلیچ پیروی می­کند. همچنین در معادله فرندلیچ میزان  nبالا نشان­دهنده جذب مطلوب و مؤثر می­باشد. علاوه بر این بررسی ایزوترم­های جذب نشان می­دهد که جذب فلزات کروم و مس از دو مدل لانگمویر و فرندلیچ پیروی می­کند. همچنین قابلیت بازیافت و استفاده مجدد جاذب در چرخه متوالی جذب-واجذب با بکارگیری یک مگنت مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان می­دهد که کاهش قابل توجهی در فعالیت جاذب مشاهده نمی­شود.
 

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف: حذف فلزات سنگین آب شرب از چالش های بزرگ صنعت آب و فاضلاب محسوب می گردد. بدین منظور کاربرد روشهایی نظیر استخراج فاز جامد و به دنبال آن بکارگیری جاذب های انتخاب گزین یونهای فلزی در این روش از موضوعات حائز اهمیت بالا در صنعت آب و فاضلاب محسوب می گردد.
روش: در این تحقیق، به منظور حذف فلز سنگین آلاینده و سمی کادمیوم از آب در صنعت تصفیه آب، نانو ذرات Fe۳O۴ با قطر ۱۰ نانومتر سنتز شده است. برای مقاوم سازی این نانو ذرات به خوردگی و عوامل فرسایشی محیط، با پوسته سیلیکا پوشش داده شده است و سپس با هدف حذف یونهای کادمیوم از محلول‌های آبی سطح نانو ذرات Fe۳O۴@SiO۲ با مولکول­های ۱و۴-دی هیدروکسی آنتراکوئینون اصلاح شده است. با مشخصه یابی نانو ذرات سنتز شده، کارآیی این نانو ذرات در جداسازی یون‌های کادمیوم محلول در آب مورد ارزیابی قرار گرفته است. نانو ذرات مغناطیسی سنتز شده و عامل دار شده دارای سطح موثر  m۲/g ۳۷۸ با رنگ سیاه و مورفولوژی کروی هستند. آثار پارامترهای میزان نانو جاذب ، pH محلول، غلظتهای متفاوت محلول و زمان آزمایش در حذف یو­ن­های کادمیوم دو ظرفیتی ارزیابی شد.
نتایج: بر اساس نتایج، مقادیر بهینه برای فرایند جذب در ۷ = pHو با بکارگیری mg ۱۸ جاذب در ml ۵۰ محلول کادمیوم با غلظت اولیه mmol/L ۳۵/۰ منجر به حذف یون کادمیوم با ماکزیمم جذب ۹۲% در دمای محیط در مدت زمان ۳۵دقیقه بدست آمد. همچنین قابلیت بازیافت و استفاده مجدد Fe۳O۴@SiO۲-DAQ در فرآیند جذب-واجذب یون کادمیوم با بکارگیری آهن ربای مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج مؤید آن است که این نانوکامپوزیت سنتزی یک جاذب مؤثر با عملکرد عالی به منظور حذف یون کادمیوم دو ظرفیتی از محلول­های آبی است.
 

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

موضوع تحقیق: حضور فلزات سنگین در آب‌های سطحی و زیرزمینی و به دنبال آن ورود این دسته از فلزات به آب­های شرب در غلظت­های بالا تأثیرات جبران­ناپذیری بر سلامت انسان­ها دارد. در این راستا، از گذشته تا کنون استفاده از روش استخراج فاز جامد به‌عنوان روشی معمول و کاربردی برای حذف فلزات سنگین از نمونه­ های آب و فاضلاب محسوب می­شده است. بنابراین تولید جاذب­های مؤثر روش استخراج فاز جامد برای حذف یون­های فلزات سنگین از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.
روش تحقیق: در پژوهش حاضر، مولکول­های پلی­وینیل الکل با استفاده از ترکیبات سیانوریک کلرید و تری­اتوکسی‌سیلیل‌پروپیل‌آمین به نانوذرات هسته-پوسته Fe۳O۴@SiO۲ متصل شدند. در ادامه نانوذرات سنتزی به‌عنوان جاذبی مؤثر برای حذف یون فلز سنگین Pb۲+ از محلول­های آبی مورد استفاده قرار گرفتند. خصوصیات ساختاری، ریختار (Morphology) و اندازه ذرات با استفاده از طیف­سنجی فروسرخ تبدیل فوریه، پراش انرژی پرتوی ایکس، پراش پرتوی ایکس، گرماوزن‌سنجی، مغناطیس­سنجی نمونه مرتعش و میکروسکوپی الکترونی عبوری و پویشی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند.

نتایج اصلی: بهینه ­سازی پارامترهای مؤثر در عملکرد جذبی جاذب همچون pH، دوز جاذب و مدت زمان تماس در mL ۵۰ محلول (با غلظت اولیه mg/L ۵۲/۷۲) در دمای محیط انجام شد. نتایج بررسی­ ها نشان داد که بهترین عملکرد جذبی در pH برابر با ۷ در مدت زمان min ۳۵ و مقدار mg ۳۲ از جاذب اتفاق می­ افتد که منجر به حذف یون فلز سنگین Pb۲+ به میزان ۸۹% از محلول می­ شود. علاوه بر این، نانوجاذب سنتزی توانایی بازیابی و استفاده پی­ در­پی تا ۵ مرتبه در فرایند جذب-واجذب را بدون کاهش جدی در فعالیت عملکردی دارد.
 

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

آستاگزانتین ماده ای بسیار ارزشمند و دارای فواید بسیاری برای انسان است، این ماده از بعضی موجودات مانند ریزجلبک Haematococcus lacustris استخراج می‌شود. محققان سعی در تولید حداکثری این ماده دارند. در این تحقیق اثرغلظت‌های مختلف اسید لینولئیک (LA) و نانوذرات دی‌اکسید تیتانیوم (CRTO) و دی‌اکسید سیلیکون بر تولید آستاگزانتین و بیان دو ژن مسیر متابولیکی آن، بتا کاروتن کتولاز و بتا کاروتن هیدروکسیلاز (CRTR) سنجیده شد. ریزجلبک مورد نظر در محیط کشت BBM (Bold Basal Medium) بمدت ۱۹ روز بصورت اتوتروف کشت داده شد. در روز سوم تیمارها به کشت‌ها اضافه شدند و در سه روز مختلف در مراحل رشد لگاریتمی و ثابت آستاگزانتین اندازه‌گیری شد، همچنین در روز یازدهم استخراج RNA  و Real- time PCR صورت گرفت و بیان ژن مشخص گردید.  تیمارهای  ۳۰ میلی‌مولار اسید لینولئیک و نانوذرات تیتانیوم دی‌اکسید ۴۰ میلی‌گرم برلیتر  به ترتیب با ۴/۳ و ۵/۱ برابر نسبت به کنترل بیشترین تولید آستاگزانتین و همچنین ژنهای بتا کاروتن کتولاز و بتا کاروتن هیدروکسیلاز به ترتیب تحت تاثیر تیمارهای ۳۰  میلی مولار اسید لینولئیک وسیلیکون دی‌اکسید ۴۰ میلی‌گرم برلیتر بیشترین بیان ژنی را نشان دادند. برای اولین بارنشان داده شدکه غلظت‌های خاصی از لینولئیک اسید و نانوذرات تیتانیوم دی‌اکسید به عنوان القاگر برای تولید آستاگزانتین در این ریزجلبک می‌توانند استفاده شوند، همچنین لینولئیک اسید با تولید آستاگزانتین و بیان ِژن بتا کاروتن کتولاز رابطه مستقیم دارد.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده- در این مقاله تأثیر تغییر در عیار سیمان (از ۳۵۰ تا ۳ ۴۵۰ ) بر خواص خوردگ ی بتن ها ی حاو ی نانوذرات س یلیس بررسی شده است. بهره گیری از نانو تکنولوژی در سال های اخیر، چشم انداز گسترده ای را برای توسعه و بهبود خواص بتن ایجاد کرده است؛ ولی مطالعات اندک و محدود انجام شده در ارتباط با کاربرد نانوذرات در بتن، تنها به مطالعه بهبود مشخصات فیزیک ی و برخی خواص دوامی بتن در اثر کاربرد این مواد محدود می شود؛ و به اندرکنش پیچیده این ذرات با ترکیبات بتن و محدودیت ها ی عملی ساخت اشاره نشده است. نتایج آزمایش مقاومت و پتانسیل الکتریکی و نفوذ یون کلر نشان می دهد که ذرات نانوسیلیس، نفوذ یون کلر را در بتن کاهش داده و مقاومت خوردگی را افزایش می دهد؛ ولی این تأثیر با افزایش عیار سیمان در طرح اختلاط به شدت نشان می دهند که ذرات نانوسیلیس به دلیل سطح ویژه زیاد و فعالیت بالای پوزولانی، با افزایش عیار SEM کاهش می یابد. مشاهدات سیمان در طرح، ساختاری ناهمگون و با منافذ بزرگ در بتن به وجود می آورند که این امر موجب افزایش نفوذپذیری و ضر یب نفوذ یون کلر، حتی بیش تر از بتن های معمولی، می شود.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

بتن به دلیل فراوانی مصالح، سازگاری با محیط زیست، مقاومت فشاری و دوام بالا و ارزان بودن یکی از پرکاربردترین مصالح ساختمانی میباشد که در برخی موارد عمر مفید آن در محیط های خورنده مانند تهاجم اسیدها به شدت کاهش می یابد. در این تحقیق، دوام بتن های حاوی میکروسیلیس، نانوسیلیس و پودر کوارتز در برابر تهاجم اسید سولفوریک مورد بررسی قرار گرفته است. با بکارگیری چهار طرح اختلاط مختلف حاوی نانوسیلیس، میکروسیلیس و پودر کوارتز به عنوان فیلر سیمان، نمونه های بتنی ساخته شده و جهت دستیابی به مقادیر بهینه مورد آزمایش های مختلف قرار گرفتند. نتایج حاکی از ارتباط مستقیم بین درصد جذب آب ۹۰ روزه و دوام نمونه ها در برابر تهاجم اسید سولفوریک می باشد. استفاده از میکروسیلیس و نانوسیلیس دوام نمونه ها را در برابر تهاجم اسید سولفوریک بهبود می بخشد. اما ترکیب ۸ درصد میکرو سیلیس، ۲ درصد نانوسیلیس و ۲۵ درصد فیلر سیمان دارای بهترین مقاومت در برابر تهاجم اسید سولفوریک می‌باشد.

دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

در پژوهش حاضر بطور همزمان تاثیر دمای عمل آوری و افزودن نانوذرات سیلیکا (NS) بر عملکرد آهک در اصلاح خصوصیات مهندسی خاک تورمی از طریق انجام آزمایشهای مختلف بزرگ ساختاری و ریزساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد با کاهش دما (به ویژه دمای زیر C° ۲۰ و در زمانهای نگهداری کمتر از ۲۸ روز)، فعالیت پوزولانی و رشد ترکیبات سیمانی (مانند نانوساختارهای CSH و CAH) دچار اختلال شده و فرآیند اصلاح خاک بعد از افزودن آهک عمدتاً ناشی از واکنشهای کوتاه مدت (تبادل کاتیونی و افزایش فشار اسمز) رخ میدهد. در این شرایط علاوه بر افزایش مقدار افزودنی لازم برای کنترل تورم، مشخص شد بهبود سایر پارامترهای ژئومکانیکی خاک (ازجمله ظرفیت باربری و پتانسیل نشست پذیری) بسیار اندک میباشد. از طرفی، نتایج بیانگر آنست که در حضور ترکیب آهک-نانوذرات سیلیکا (LNS) اثر نامطلوب افت دما بر مشخصات مهندسی نمونه ها کاهش یافته و بر خلاف محدودیت عملکرد آهک، مقاومت فشاری نمونه های اصلاح شده با LNS متناسب با افزایش ماده افزودنی روند کاملاً صعودی دارد. بر اساس طیفهای پراش اشعه ایکس و تصاویر SEM، علت حساسیت کمتر نمونه های حاوی LNS به دما و زمان نگهداری و رفتار بهتر در مقایسه با آهک تنها، به دلیل انجام سریعتر و بیشتر واکنشهای پوزولانی و افزایش تراکم ساختار ارزیابی شد. بر پایه نتایج این مطالعه، استفاده از LNS (به خصوص در هوای سرد و زمانهای محدود عمل آوری) ضمن شدت بخشی تاثیر آهک، مصرف افزودنی را تا ۵۰ درصد کاهش خواهد داد.

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

مارن­ها از خاک­های مساله ­دار هستند که در صورت قرار گرفتن در معرض جریان آب به سهولت فرسایش می­یابند و مشکلاتی را در پایداری بستر پروژه­های عمرانی ایجاد می­نمایند. یکی از روش­های اصلاح شیمیایی خاک استفاده از مواد افزودنی مانند آهک، سیمان و نانوذرات است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آهک و نانوسیلیس بر ویژگی­های مهندسی خاک مارن و تشکیل ترکیبات جدید ناشی از فرآیند تثبیت می­پردازد. در این راستا پس از تعیین خصوصیات ژئوتکنیکی خاک مارن، بهبود ویژگی­های مهندسی نمونه­های تثبیت شده با درصدهای مختلف آهک شکفته و نانوسیلیس بعد از پایان دوره عمل­آوری مورد ارزیابی قرار گرفته است. آزمایش پراش پرتو ایکس (XDR) برای شناسایی کانی­های موجود در خاک و بررسی تشکیل ترکیبات هیدرات سیلیکات کلسیم در واکنش خاک با آهک و نانوسیلیس انجام شده است. نتایج نشان می­دهد که حضور نانوسیلیس در سیستم خاک-آهک، منجر به توزیع یکنواخت ترکیبات سیلیکات کلسیم هیدراته (C-S-H) در خاک شده است. بر اساس نتایج، با افزایش زمان عمل­آوری، مشارکت آهک در انجام واکنش­های پوزولانی افزایش یافته، همچنین، نتایج بدست آمده از آزمایش حدود اتربرگ، کاهش در شاخص خمیری نمونه مارن را با افزایش در مقادیر آهک و نانوسیلیس نشان داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، افزایش ۶% آهک با ۷/۰% نانوسیلیس در دوره عمل­آوری ۲۸ روزه، موجب افزایش ۶۷/۹۲ درصدی مقاومت فشاری تک محوری نمونه مارن شده است.

سعید اسکوئیان، وحید عابدینی، علیرضا حاجی‌علی‌محمدی،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

در این پژوهش، اثر استفاده از دو نانوذره اکسید آلومینیوم و اکسید سیلیسیم به‌صورت همزمان با دی‌الکتریک در فرآیند ماشین‌کاری تخلیه الکتریکی آلیاژ تیتانیوم Ti-۶Al-۴V بررسی شد. پس از بررسی پارامترهای تاثیرگذار در فرآیند ماشین‌کاری تخلیه الکتریکی به کمک نانوذرات، ۴ پارامتر شدت جریان، غلظت، زمان روشنی پالس و ترکیب نسبی ذرات به‌عنوان پارامترهای ورودی در نظر گرفته شدند. اثر هر یک از این پارامترها در سه سطح بر نرخ براده‌برداری، سایش نسبی ابزار و صافی سطح نهایی قطعه بررسی شد. با توجه به پیشرفت صنعت در زمینه مصرف دی‌الکتریک‌های زیست‌محیطی، در این مطالعه آب دیونیزه‌شده، دی‌الکتریک ماشین‌کاری تخلیه الکتریکی بود. همچنین برای طراحی آزمون‌ها، تحلیل نتایج و بهینه‌سازی پارامترها از نرم‌افزار Design Expert استفاده شد. نتایج نشان داد، بهترین کیفیت سطح ماشین‌کاری، با افزودن نانوذرات در ترکیب نسبی ۵۰% به‌دست می‌آید. در این درصد از ترکیب، سطح دارای کمترین ترک و لایه ذوب‌شده مجدد است. همچنین در شرایط شدت جریان ۱۲آمپر، زمان روشنی پالس ۱۰۰میکروثانیه و ترکیب ۷۵% از نانوذرات بیشترین میزان نرخ براده‌برداری و حداقل سایش ابزار حاصل می‌شود.


صفحه ۱ از ۱