۱۱ نتیجه برای Sio۲
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
موضوع تحقیق: در این پژوهش، نانوکامپوزیتهای مغناطیسی Fe۳O۴@SiO۲ عاملدار شده با اتیلن دیآمین تترااستیک اسید با ساختار هسته-پوسته به منظور حذف یونهای کادمیوم دوظرفیتی از محلولهای آبی سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفتند.
روش تحقیق: در مرحله اول، نانوذرات کروی هسته-پوسته Fe۳O۴@SiO۲ با به کارگیری نانوذرات Fe۳O۴ به عنوان هسته، تترااتیل اورتوسیلیکات (TEOS) به عنوان منبع سیلیکا و پلی وینیل الکل (PVA) به عنوان فعالکننده سطحی سنتز شدند. سپس در مرحله بعدی، خصوصیات گروههای عاملی سطحی، ساختار کریستالی، خواص مغناطیسی، اندازه و مورفولوژی سطحی این نانوذرات با به کارگیری طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه FT-IR))، پراش اشعه ایکس XRD))، میکرسکوپ الکترونی عبوری TEM))، میکرسکوپ الکترونی روبشی FE-SEM))، توزیع اندازه ذرات (DLS(، مغناطیسسنج نمونه مرتعش (VSM) و اندازهگیری سطح ویژه و تخلخل (BET) مورد بررسی، شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به خاطر خصوصیات مغناطیسی جاذب، این نانوذرات قابلیت جداسازی ساده از مخلوط واکنش با به کارگیری یک مگنت مغناطیسی و استفاده مجدد در پنج چرخه متوالی بدون کاهش جدی در فعالیت را دارا میباشد.
نتایج اصلی: به منظور بررسی طبیعت جاذب، آزمایشهای گوناگون همچون مقدار جاذب و زمان تماس بررسی و بهینه شدند. تأثیر مقادیر مختلف و زمان تماس جاذب به منظور حذف یونهای کادمیوم دوظرفیتی از محلولهای آبی، مقدار جذب ماکزیمم ۹۴% را در دمای محیط نشان میدهد. تمامی نتایج مطالعات نشان میدهند که نانو کامپوزیت سنتزی Fe۳O۴@SiO۲-EDTA یک جاذب مؤثر، قابل بازیافت با عملکرد عالی برای حذف کادمیوم دوظرفیتی میباشد. همچنین قابلیت بازیافت Fe۳O۴@SiO۲-EDTA به منظور حذف کاتیون دوظرفیتی برای چرخه های متوالی جذب-واجذب مورد بررسی قرار گرفت.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
نفت موجود در مخازن هیدروکربوری زیرزمینی شامل هیدروکربورهای سنگین که دارای خصوصیات متفاوت میباشد. هیدروکربورهای سنگین شامل واکسها,مواد آسفالتنی و رزینها میباشد که میتوانند به صورت جامد در ترکیبات ظاهر شوند که در این بین واکسها اهمیت خاصی دارند.تغییر عواملی مانند دما,فشار,ترکیبات اجزای سبک در ترکیبات نفتی و ... سبب تشکیل رسوب واکس پارافینی جامد در سیال نفتی میشود.رسوب واکس تشکیل شده به طور عمده شامل پارافینها, نفتنها, و به مقدار کمی آروماتیکها میباشد. تشکیل این رسوبات در مرحله اول باعث گرفتگی لوله ها و افزایش مقاومت در برابر جریان و درنتیجه افت فشار جریان و علاوه بر افزایش توان مورد نیاز جهت پمپ نمودن سیال, موجب استهلاک زودرس تاسیسات میشود.مساله تشکیل رسوب واکس و عوامل موثر بر آن, سالهای متمادی مورد بحث پزوهشگران بوده و روشهای متفاوتی جهت کنترل آن بررسی شده است.در این پروژه با بررسی نانوذره SiO۲ به عنوان بازدارنده شیمیایی در کاهش دمای تشکیل اولین کریستال واکس(WAT), نتایج قابل قبولی بدست آمد. ابتدا با استفاده از آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی, دمای ۲۵ درجه سانتی گراد برای نقطه ابری شدن نفت خام بدست آمد.سپس با افزودن نانوذره SiO۲ در غلظتهای مختلف, این دما برای مقادیر متفاوت نانوذره به میزان قابل توجهی کاهش یافت. آنالیز میکروسکوپ نوری قظبی(CPM) نیز تغییر ساختار کریستالهای واکس را به کروی مانند بعد از افزودن نانوذره نشان میدهد.جهت بررسی رفتار جریانی نفت خام نیز از بررسی پارامتر ویسکوزیته ظاهری در نرخ برشی های ۱, ۰,۱ و ۰.۰۱ rpm در دماهای بالاتر و پایینتر دمای WAT استفاده شد که به طور کلی تاثیر نانوذره SiO۲ قابل قبول بود. سپس با استخراج رسوب واکس نمونه های نفتی توسط دو آنالیز پراش پرتو اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی(FESEM) به همراه افزونه EDAX به مطالعه تغییرات حاصل از افزودن نانوذره در رسوبات پرداخته شد.در این زمینه, طبق آنالیز پراش پرتو ایکس مشخص شد که نانوذرات هیچ برهمکنش شیمیایی با مولکولهای واکس نداشته اند بلکه تاییدی بر نتایج بدست آمده در تحلیل آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی بود.تغییر ساختار رسوب واکس از ساختار لایه ای مانند در غیاب نانوذرات به ساختاری دارای ریزدانه ها در حضور نانوذرات نیز از نتایج حاصل از آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی بود.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
آلودگی آب و خاک با فلزات سنگین خطرات و تهدیدهای جدی برای سلامتی بشر و محیط زیست ایجاد میکند و لذا یافتن راهکاری مؤثر برای حذف این فلزات بسیار لازم و ضروری میباشد. در این پژوهش ابتدا نانو ذرات مغناطیسی MnFe۲O۴@SiO۲ عاملدار شده با N- فسفونو متیل آمینو دیاستیک اسید با ساختار هسته-پوسته سنتز شدند. سپس خصوصیات گروههای عاملی سطحی، ساختار کریستالی، خواص مغناطیسی، اندازه و مورفولوژی سطحی این نانوذرات با بکارگیری آنالیزهای طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FT-IR)، پراش اشعه ایکس (XRD)، میکرسکوپ الکترونی عبوری (TEM) میکرسکوپ الکترونی روبشی (FE-SEM)، آنالیز توزین حرارتی (TGA) و مغناطیسسنج نمونه مرتعش (VSM) مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند. نهایتاً بررسی کارایی این نانوجاذب سنتزی در حذف یونهای مس و کروم از محلولهای آبی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. اثر پارامترهای مختلف همچون اثر pH، مقدار جاذب و زمان تماس بر میزان جذب یونهای مس و کروم از محلول بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که با افزایش میزان pH از ۵/۲ تا ۵ میزان جذب دو یون فلزی مس (II) و کروم (VI) به طور چشمگیری افزایش مییابد و بالاترین راندمان جذب در pH برابر ۷ حاصل شد. میزان R در نمودار جذب فرندلیچ یون مس نسبت به ایزوترم لانگمویر بیشتر است و در نتیجه جذب یون مس بر روی جاذب از معادله جذب فرندلیچ تبعیت میکند. همچنین میزان R در نمودار جذب فرندلیچ برای یون کروم نسبت به ایزوترم لانگمویر بیشتر میباشد و از اینرو جذب یونهای کروم بر روی جاذب از معادله جذب فرندلیچ پیروی میکند. همچنین در معادله فرندلیچ میزان nبالا نشاندهنده جذب مطلوب و مؤثر میباشد. علاوه بر این بررسی ایزوترمهای جذب نشان میدهد که جذب فلزات کروم و مس از دو مدل لانگمویر و فرندلیچ پیروی میکند. همچنین قابلیت بازیافت و استفاده مجدد جاذب در چرخه متوالی جذب-واجذب با بکارگیری یک مگنت مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان میدهد که کاهش قابل توجهی در فعالیت جاذب مشاهده نمیشود.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: حذف فلزات سنگین آب شرب از چالش های بزرگ صنعت آب و فاضلاب محسوب می گردد. بدین منظور کاربرد روشهایی نظیر استخراج فاز جامد و به دنبال آن بکارگیری جاذب های انتخاب گزین یونهای فلزی در این روش از موضوعات حائز اهمیت بالا در صنعت آب و فاضلاب محسوب می گردد.
روش: در این تحقیق، به منظور حذف فلز سنگین آلاینده و سمی کادمیوم از آب در صنعت تصفیه آب، نانو ذرات Fe۳O۴ با قطر ۱۰ نانومتر سنتز شده است. برای مقاوم سازی این نانو ذرات به خوردگی و عوامل فرسایشی محیط، با پوسته سیلیکا پوشش داده شده است و سپس با هدف حذف یونهای کادمیوم از محلولهای آبی سطح نانو ذرات Fe۳O۴@SiO۲ با مولکولهای ۱و۴-دی هیدروکسی آنتراکوئینون اصلاح شده است. با مشخصه یابی نانو ذرات سنتز شده، کارآیی این نانو ذرات در جداسازی یونهای کادمیوم محلول در آب مورد ارزیابی قرار گرفته است. نانو ذرات مغناطیسی سنتز شده و عامل دار شده دارای سطح موثر m۲/g ۳۷۸ با رنگ سیاه و مورفولوژی کروی هستند. آثار پارامترهای میزان نانو جاذب ، pH محلول، غلظتهای متفاوت محلول و زمان آزمایش در حذف یونهای کادمیوم دو ظرفیتی ارزیابی شد.
نتایج: بر اساس نتایج، مقادیر بهینه برای فرایند جذب در ۷ = pHو با بکارگیری mg ۱۸ جاذب در ml ۵۰ محلول کادمیوم با غلظت اولیه mmol/L ۳۵/۰ منجر به حذف یون کادمیوم با ماکزیمم جذب ۹۲% در دمای محیط در مدت زمان ۳۵دقیقه بدست آمد. همچنین قابلیت بازیافت و استفاده مجدد Fe۳O۴@SiO۲-DAQ در فرآیند جذب-واجذب یون کادمیوم با بکارگیری آهن ربای مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج مؤید آن است که این نانوکامپوزیت سنتزی یک جاذب مؤثر با عملکرد عالی به منظور حذف یون کادمیوم دو ظرفیتی از محلولهای آبی است.
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
موضوع تحقیق: حضور فلزات سنگین در آبهای سطحی و زیرزمینی و به دنبال آن ورود این دسته از فلزات به آبهای شرب در غلظتهای بالا تأثیرات جبرانناپذیری بر سلامت انسانها دارد. در این راستا، از گذشته تا کنون استفاده از روش استخراج فاز جامد بهعنوان روشی معمول و کاربردی برای حذف فلزات سنگین از نمونه های آب و فاضلاب محسوب میشده است. بنابراین تولید جاذبهای مؤثر روش استخراج فاز جامد برای حذف یونهای فلزات سنگین از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.
روش تحقیق: در پژوهش حاضر، مولکولهای پلیوینیل الکل با استفاده از ترکیبات سیانوریک کلرید و تریاتوکسیسیلیلپروپیلآمین به نانوذرات هسته-پوسته Fe۳O۴@SiO۲ متصل شدند. در ادامه نانوذرات سنتزی بهعنوان جاذبی مؤثر برای حذف یون فلز سنگین Pb۲+ از محلولهای آبی مورد استفاده قرار گرفتند. خصوصیات ساختاری، ریختار (Morphology) و اندازه ذرات با استفاده از طیفسنجی فروسرخ تبدیل فوریه، پراش انرژی پرتوی ایکس، پراش پرتوی ایکس، گرماوزنسنجی، مغناطیسسنجی نمونه مرتعش و میکروسکوپی الکترونی عبوری و پویشی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند.
نتایج اصلی: بهینه سازی پارامترهای مؤثر در عملکرد جذبی جاذب همچون pH، دوز جاذب و مدت زمان تماس در mL ۵۰ محلول (با غلظت اولیه mg/L ۵۲/۷۲) در دمای محیط انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که بهترین عملکرد جذبی در pH برابر با ۷ در مدت زمان min ۳۵ و مقدار mg ۳۲ از جاذب اتفاق می افتد که منجر به حذف یون فلز سنگین Pb۲+ به میزان ۸۹% از محلول می شود. علاوه بر این، نانوجاذب سنتزی توانایی بازیابی و استفاده پی درپی تا ۵ مرتبه در فرایند جذب-واجذب را بدون کاهش جدی در فعالیت عملکردی دارد.
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
آستاگزانتین ماده ای بسیار ارزشمند و دارای فواید بسیاری برای انسان است، این ماده از بعضی موجودات مانند ریزجلبک Haematococcus lacustris استخراج میشود. محققان سعی در تولید حداکثری این ماده دارند. در این تحقیق اثرغلظتهای مختلف اسید لینولئیک (LA) و نانوذرات دیاکسید تیتانیوم (CRTO) و دیاکسید سیلیکون بر تولید آستاگزانتین و بیان دو ژن مسیر متابولیکی آن، بتا کاروتن کتولاز و بتا کاروتن هیدروکسیلاز (CRTR) سنجیده شد. ریزجلبک مورد نظر در محیط کشت BBM (Bold Basal Medium) بمدت ۱۹ روز بصورت اتوتروف کشت داده شد. در روز سوم تیمارها به کشتها اضافه شدند و در سه روز مختلف در مراحل رشد لگاریتمی و ثابت آستاگزانتین اندازهگیری شد، همچنین در روز یازدهم استخراج RNA و Real- time PCR صورت گرفت و بیان ژن مشخص گردید. تیمارهای ۳۰ میلیمولار اسید لینولئیک و نانوذرات تیتانیوم دیاکسید ۴۰ میلیگرم برلیتر به ترتیب با ۴/۳ و ۵/۱ برابر نسبت به کنترل بیشترین تولید آستاگزانتین و همچنین ژنهای بتا کاروتن کتولاز و بتا کاروتن هیدروکسیلاز به ترتیب تحت تاثیر تیمارهای ۳۰ میلی مولار اسید لینولئیک وسیلیکون دیاکسید ۴۰ میلیگرم برلیتر بیشترین بیان ژنی را نشان دادند. برای اولین بارنشان داده شدکه غلظتهای خاصی از لینولئیک اسید و نانوذرات تیتانیوم دیاکسید به عنوان القاگر برای تولید آستاگزانتین در این ریزجلبک میتوانند استفاده شوند، همچنین لینولئیک اسید با تولید آستاگزانتین و بیان ِژن بتا کاروتن کتولاز رابطه مستقیم دارد.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده- در این مقاله تأثیر تغییر در عیار سیمان (از ۳۵۰ تا
۳ ۴۵۰ ) بر خواص خوردگ ی بتن ها ی حاو ی نانوذرات س یلیس
بررسی شده است. بهره گیری از نانو تکنولوژی در سال های اخیر، چشم انداز گسترده ای را برای توسعه و بهبود خواص بتن ایجاد
کرده است؛ ولی مطالعات اندک و محدود انجام شده در ارتباط با کاربرد نانوذرات در بتن، تنها به مطالعه بهبود مشخصات فیزیک ی و
برخی خواص دوامی بتن در اثر کاربرد این مواد محدود می شود؛ و به اندرکنش پیچیده این ذرات با ترکیبات بتن و محدودیت ها ی
عملی ساخت اشاره نشده است. نتایج آزمایش مقاومت و پتانسیل الکتریکی و نفوذ یون کلر نشان می دهد که ذرات نانوسیلیس، نفوذ
یون کلر را در بتن کاهش داده و مقاومت خوردگی را افزایش می دهد؛ ولی این تأثیر با افزایش عیار سیمان در طرح اختلاط به شدت
نشان می دهند که ذرات نانوسیلیس به دلیل سطح ویژه زیاد و فعالیت بالای پوزولانی، با افزایش عیار SEM کاهش می یابد. مشاهدات
سیمان در طرح، ساختاری ناهمگون و با منافذ بزرگ در بتن به وجود می آورند که این امر موجب افزایش نفوذپذیری و ضر یب نفوذ
یون کلر، حتی بیش تر از بتن های معمولی، می شود.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
بتن به دلیل فراوانی مصالح، سازگاری با محیط زیست، مقاومت فشاری و دوام بالا و ارزان بودن یکی از پرکاربردترین مصالح ساختمانی میباشد که در برخی موارد عمر مفید آن در محیط های خورنده مانند تهاجم اسیدها به شدت کاهش می یابد. در این تحقیق، دوام بتن های حاوی میکروسیلیس، نانوسیلیس و پودر کوارتز در برابر تهاجم اسید سولفوریک مورد بررسی قرار گرفته است. با بکارگیری چهار طرح اختلاط مختلف حاوی نانوسیلیس، میکروسیلیس و پودر کوارتز به عنوان فیلر سیمان، نمونه های بتنی ساخته شده و جهت دستیابی به مقادیر بهینه مورد آزمایش های مختلف قرار گرفتند. نتایج حاکی از ارتباط مستقیم بین درصد جذب آب ۹۰ روزه و دوام نمونه ها در برابر تهاجم اسید سولفوریک می باشد. استفاده از میکروسیلیس و نانوسیلیس دوام نمونه ها را در برابر تهاجم اسید سولفوریک بهبود می بخشد. اما ترکیب ۸ درصد میکرو سیلیس، ۲ درصد نانوسیلیس و ۲۵ درصد فیلر سیمان دارای بهترین مقاومت در برابر تهاجم اسید سولفوریک میباشد.
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
در پژوهش حاضر بطور همزمان تاثیر دمای عمل آوری و افزودن نانوذرات سیلیکا (NS) بر عملکرد آهک در اصلاح خصوصیات مهندسی خاک تورمی از طریق انجام آزمایشهای مختلف بزرگ ساختاری و ریزساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد با کاهش دما (به ویژه دمای زیر C° ۲۰ و در زمانهای نگهداری کمتر از ۲۸ روز)، فعالیت پوزولانی و رشد ترکیبات سیمانی (مانند نانوساختارهای CSH و CAH) دچار اختلال شده و فرآیند اصلاح خاک بعد از افزودن آهک عمدتاً ناشی از واکنشهای کوتاه مدت (تبادل کاتیونی و افزایش فشار اسمز) رخ میدهد. در این شرایط علاوه بر افزایش مقدار افزودنی لازم برای کنترل تورم، مشخص شد بهبود سایر پارامترهای ژئومکانیکی خاک (ازجمله ظرفیت باربری و پتانسیل نشست پذیری) بسیار اندک میباشد. از طرفی، نتایج بیانگر آنست که در حضور ترکیب آهک-نانوذرات سیلیکا (LNS) اثر نامطلوب افت دما بر مشخصات مهندسی نمونه ها کاهش یافته و بر خلاف محدودیت عملکرد آهک، مقاومت فشاری نمونه های اصلاح شده با LNS متناسب با افزایش ماده افزودنی روند کاملاً صعودی دارد. بر اساس طیفهای پراش اشعه ایکس و تصاویر SEM، علت حساسیت کمتر نمونه های حاوی LNS به دما و زمان نگهداری و رفتار بهتر در مقایسه با آهک تنها، به دلیل انجام سریعتر و بیشتر واکنشهای پوزولانی و افزایش تراکم ساختار ارزیابی شد. بر پایه نتایج این مطالعه، استفاده از LNS (به خصوص در هوای سرد و زمانهای محدود عمل آوری) ضمن شدت بخشی تاثیر آهک، مصرف افزودنی را تا ۵۰ درصد کاهش خواهد داد.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
مارنها از خاکهای مساله دار هستند که در صورت قرار گرفتن در معرض جریان آب به سهولت فرسایش مییابند و مشکلاتی را در پایداری بستر پروژههای عمرانی ایجاد مینمایند. یکی از روشهای اصلاح شیمیایی خاک استفاده از مواد افزودنی مانند آهک، سیمان و نانوذرات است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آهک و نانوسیلیس بر ویژگیهای مهندسی خاک مارن و تشکیل ترکیبات جدید ناشی از فرآیند تثبیت میپردازد. در این راستا پس از تعیین خصوصیات ژئوتکنیکی خاک مارن، بهبود ویژگیهای مهندسی نمونههای تثبیت شده با درصدهای مختلف آهک شکفته و نانوسیلیس بعد از پایان دوره عملآوری مورد ارزیابی قرار گرفته است. آزمایش پراش پرتو ایکس (XDR) برای شناسایی کانیهای موجود در خاک و بررسی تشکیل ترکیبات هیدرات سیلیکات کلسیم در واکنش خاک با آهک و نانوسیلیس انجام شده است. نتایج نشان میدهد که حضور نانوسیلیس در سیستم خاک-آهک، منجر به توزیع یکنواخت ترکیبات سیلیکات کلسیم هیدراته (C-S-H) در خاک شده است. بر اساس نتایج، با افزایش زمان عملآوری، مشارکت آهک در انجام واکنشهای پوزولانی افزایش یافته، همچنین، نتایج بدست آمده از آزمایش حدود اتربرگ، کاهش در شاخص خمیری نمونه مارن را با افزایش در مقادیر آهک و نانوسیلیس نشان داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، افزایش ۶% آهک با ۷/۰% نانوسیلیس در دوره عملآوری ۲۸ روزه، موجب افزایش ۶۷/۹۲ درصدی مقاومت فشاری تک محوری نمونه مارن شده است.
سعید اسکوئیان، وحید عابدینی، علیرضا حاجیعلیمحمدی،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
در این پژوهش، اثر استفاده از دو نانوذره اکسید آلومینیوم و اکسید سیلیسیم بهصورت همزمان با دیالکتریک در فرآیند ماشینکاری تخلیه الکتریکی آلیاژ تیتانیوم Ti-۶Al-۴V بررسی شد. پس از بررسی پارامترهای تاثیرگذار در فرآیند ماشینکاری تخلیه الکتریکی به کمک نانوذرات، ۴ پارامتر شدت جریان، غلظت، زمان روشنی پالس و ترکیب نسبی ذرات بهعنوان پارامترهای ورودی در نظر گرفته شدند. اثر هر یک از این پارامترها در سه سطح بر نرخ برادهبرداری، سایش نسبی ابزار و صافی سطح نهایی قطعه بررسی شد. با توجه به پیشرفت صنعت در زمینه مصرف دیالکتریکهای زیستمحیطی، در این مطالعه آب دیونیزهشده، دیالکتریک ماشینکاری تخلیه الکتریکی بود. همچنین برای طراحی آزمونها، تحلیل نتایج و بهینهسازی پارامترها از نرمافزار Design Expert استفاده شد. نتایج نشان داد، بهترین کیفیت سطح ماشینکاری، با افزودن نانوذرات در ترکیب نسبی ۵۰% بهدست میآید. در این درصد از ترکیب، سطح دارای کمترین ترک و لایه ذوبشده مجدد است. همچنین در شرایط شدت جریان ۱۲آمپر، زمان روشنی پالس ۱۰۰میکروثانیه و ترکیب ۷۵% از نانوذرات بیشترین میزان نرخ برادهبرداری و حداقل سایش ابزار حاصل میشود.